نامه ای به خدا
|
|
فایده گاو بودنمعلمی از دانش آموزان خواست فایده گاو بودن را بنویسند و این انشاء آن دانش آموز است .با سلام خدمت معلم عزیزم و عرض تشکر از زحمات بی دریغ اولیاء و مربیان مدرسه که در تربیت
مردی در هنگام رانندگی، درست جلوی حياط يک تيمارستان پنچر شد و مجبورشد همانجا به تعويض لاستيک بپردازد.
هنگامی که سرگرم اين کار بود، ماشين ديگری به سرعت ازروی مهره های چرخ که در کنار ماشين بودند گذشت و
آنها را به درون جوی آب انداخت و آب مهره ها را برد.مرد حيران مانده بود که چکار کند.تصميم گرفت که ماشينش را همانجارها کند و برای خريد مهره چرخ برود.
در اين حين، يکی از ديوانه ها که از پشت نرده های حياط تيمارستان نظاره گر اين ماجرا بود، او را صدا زد و گفت:
از ٣ چرخ ديگر ماشين، از هر کدام يک مهره بازکن و اين لاستيک را با ٣ مهره ببند و برو تا به تعميرگاه برسی.آن مرد اول توجهی به اين حرف نکرد ولی بعد که با خودش فکر کرد ديد راست می گويد و بهتر است همين کار را بکند.
پس به راهنمايی او عمل کرد و لاستيک زاپاس را بست.
هنگامی که خواست حرکت کند رو به آن ديوانه کرد و گفت: «خيلی فکر جالب و هوشمندانه ای داشتی.
پس چرا توی تيمارستان انداختنت؟ديوانه لبخندی زد و گفت: من اينجام چون ديوانه ام. ولی احمق که نيستم!
آزاداندیشی علامه طباطبایی
(مصاحبه با روزنامه جمهوری اسلامی23/8/90) قسمت اول

* علامه طباطبایی یکی از نوادر دوره ما محسوب می شود که ابعاد شخصیتی مختلفی دارد، یکی از ویژگی های بارز ایشان آزاد اندیشی است که علاقه مندیم در این رابطه ارزیابی خودتان را بیان بفرمایید.
* بنده خیلی با این تعبیر آزاداندیشی موافق نیستم و این ترکیب را نمیپسندم. علتش هم این است که اندیشیدن ذاتاً فعالیتی است که قید بردار نیست و نمیشود تصور کرد که بدون آزادی، امکان تفکر وجود دا
مراقب افکارت باش که گفتارت می شود
مراقب گفتارت باش که رفتارت می شود
مراقب رفتارت باش که عادت می شود
مراقب عادتت باش که شخصیت می شود
مراقب شخصیتت باش که سرنوشت می شود
امام علی(ع)
نامزدها مراقب باشند طعمه جریان انحرافی نشوند
کمیسیون امنیت ملی بازداشت نمایندگان را بررسی می کند
بعضی از نمایندگان در ماجرای فساد اقتصادی اخیر احضار شده اند
مرکز پژوهش های مجلس اعلام کرد :قاچاق قانونی هم داریم!
با حضور مخالفان در مجلس،دنیا زیر رو نمی شود
کلید خوردن فعالیت انتخابی با طعم افشا گری
وضعیت حضور اصلاح طلبان آذر ماه مشخص میشود
تحریم انتخابات استراتژی اصلاح طلبان نیست
نادران تبرئه شد جوانفکر محکوم
روند بی تفاوتی نسبت به انتخابات باید کنار رود
با این تنور،نان انتخابات در نمی آید
هزینه 460 میلیون دلاری ضرر مرگ و میر ناشی از آلودگی هوا
عیدی کار کنان 350 تا 380 هزار تومان
تخریب 96 هزار هکتار از جنگل های زاگرس مر کزی
بودجه دولت 260 هزار میلیارد کسری دارد
6 سال و 5 وزیر نفتی
ایران از نظر شاخص رونق در جهان رتبه 97
پراید 5/5 و پژو پارس8 میلیون تومان راهی عراق شد
سرقت یک میلیارد تومانی آبدارچی با نک
سوئ استفاده هزار میلیارد تومانی در شستا
در آخرین روز هفته قیمت سکه بهار آزادی 611000 تومان و دلار 1318 هزار تومان
امکان
سنجی انتخابات در نظام اسلامی (1)
(مقدمه)
الف) طرح مسأله
کسانی که درباره ی حکم شرعی انتخابات، بحث می کنند، مسأله را از این زاویه مطرح می کنند که «آیا شرکت درانتخابات در نظام اسلامی واجب و لازم است؟» ولی در این باره، یک سؤال مهم تر و اساسی تر وجود دارد که «آیا انتخابات در نظام اسلامی ممکن است؟» و قطعاً تا وقتی در پاسخ به سؤال دوم نتوان به «اثبات امکان» رسید، پرداختن به سؤال اول بیهوده بوده و پایه و اساس ندارد. مقصود از «امکان سنجی» در این مقاله، آن است که آیا مبانی حکومت اسلامی، امکان برگزاری انتخابات را فراهم می آورد و یا این مبانی، اجازه ی چنین کاری را به شهروندان نمی دهد؟ این سؤال هر چند عام است و شامل هر انتخاباتی می شود، ولی در اینجا مقصود از انتخابات، همان اننتخابات «مجلس نمایندگان» است.
ب) پیشینه ی مسأله
پارلمان و مجلس نمایندگان، با انقلاب مشروطه، وارد کشور ما شد و از همان زمان در ادبیات سیاسی و دینی ما مورد بحث قرار گرفت و البته از همان آغاز هم عده ای از علمای دینی و جمعی از روشنفکران بر این باور بودند که این پدیده نو ظهور با مبانی دینی سازگار نیست و در مقابل عده ای از دانشمندان از سازگاری آن دفاع می کردند. در بسیاری از رساله های مشروطیت، این نزاع دیده می شود. مخالفان می گفتند: حکومت در عصر غیبت در اختیار فقهاست و مصوبات مجلس شوری، شرعاً اعتباری ندارد مثلاً در رساله «کشف المراد من المشروطة و الاستبداد» می خوانیم:
«باید در عصر غیبت رجوع به فقیه مجتهد جامع الشرایط نمایند، پس در این صورت چند نفری از اعیان و شاهزاده ها و تجار و کسبه و سایر اصناف از جانب مردم وکیل شده، بیایند تا قانون برای مردم بنویسند که بر طبق او عمل کنند موافق شرع نخواهد شد...»
و در رساله «تذکرة الغافل» که به شهادت شیخ آقا بزرگ تهرانی، تألیف شیخ فضل الله نوری است، این استدلال بر عدم امکان مجلس شوری با توجه به مبنای ولایت فقیه، به شکل مبسوط دیده می شود:
«وکالت در امور عامه، صحیح نیست و در این باب، باب ولایت شرعیه است، یعنی تکلم در مصالح عمومی ناس مخصوص امام (ع) یا نواب عام اوست و ربطی به دیگران ندارد و دخالت غیر آن ها در این امور حرام است.»
و در همان دوره، میرزای نائینی که از مشروطه دفاع می کرد در صدد پاسخ برآمد، ولی پاسخ نائینی در این باره، بیش از آنکه جوابی به این شبهه باشد، تقویت اصلِ شبهه بود! زیرا نائینی چاره ای جز آن ندید که بگوید در امور عامه که به مصلحت جامعه اسلامی مربوط است، هرچند نظر فقیه جامع الشرایط، معتبر است، ولی تشکیل مجلس شوری، به دلیل آنکه مصوباتش به تأیید و تنفیذ مجتهدین می رسد، مانعی ندارد. نائینی در تنبیه الامه بارها تکرار می کند که با نظر فقیه، رأی نمایندگان ملت، اعتبار پیدا می کند زیرا کشورداری، در قلمرو ولایت او قرار دارد و مقررات مربوط به نظم و حفظ مملکت و سیاست که به اقتضای مصلحت اتخاذ می شود به نظر نواب عام، موکول است.(تنبیه الامه، ص134، 135، 136و 137)
نائینی تصریح می کند که بر مبنای اهل سنت، نمایندگان مجلس به این تأیید و تنفیذ نیازی ندارند، ولی بر مبنای ما تنفیذ ضروری است و «انتخاب ملت» کافی نیست:
«مشروعیت نظارت هیئت منتخبه ی مبعوثان (نمایندگان مجلس شوری) بنابر نظر اصول اهل سنت که اختیارات اهل حل و عقدِ امت را در این امور متبع دانسته اند، به انتخاب ملت متحقق، و متوقف بر امر دیگری نخواهد بود، اما بنابر اصول ما طایفه امامیه، که این گونه امور نوعیه و سیاست امور امت را از وظایف نواب عصر غیبت می دانیم، اشتمال هیئت منتخبه (مجلس) بر عده ای از مجتهدین عدول و یا مأذونین از قِبل مجتهدی و تصحیح و تنفیذ و موافقتشان در آراء صادره برای مشروعیتش کافی است.» (تنبیه الامه، ص49)
برخی از فقهای طرفدار مشروطه هم برای اینکه امکان تشکیل مجلس شوری را در نظام ولایت فقیه، فراهم کنند، به دست کاری در این پدیده ی جدید رو آوردند و چاره را در «استحاله ی پارلمان» دیدند، مثلاً سید عبدالحسین لاری که دخالت نمایندگان مردم را در کار سیاست و حکومت، فضولی می دانست، در طرح جدید خود، مجلس شوری را چنین تعریف کرد:در رأس آن فقهای جامع الشرایط قرار دارند که تصمیم گیری به آن ها اختصاص دارد و نمایندگان، مشاوران او به حساب می آیند و قهراً «حق رأی» ندارند!
وی در رساله «قانون در اتحاد دولت و ملت» می نویسد:
«ولایت کلیه اجراء حدود شرعیه و سیاست الهیه از هر جهت حق حاکم شرع عادل است لاغیر. هم چنین ترجیح کلیه آراء شوری و تعیین اسم و رسم و لقب منصب و مراتب هر کس، از هر جهت حق حقیق حاکم شرع مسلم العدالة اهل مجلس است و کسی را حق مخالفت، ردّ، ایراد، عقد مجلس ضرار در برابر مجلس اخیار نیست.»
بر اساس مبنای مشترک این دسته از علمای دوره مشروطیت که طیف وسیعی از فقها ـ از نائینی تا شیخ الله نوری ـ را شامل می شود، «امکانِ» تشکیل پارلمان «مشروط» به این امور است:
الف) ولی فقیه، تشکیل مجلس و
برگزاری انتخابات را به «مصلحت» بداند،
ب) وی صلاحیت نمایندگان را بپذیرد،
ج) وی به آن ها اجازه ورود به مسائل سیاسی و حکومتی را بدهد،
د) وی نظر آن ها را مطابق مصلحت کشور بداند،
ه) وی با تنفیذ خود، به رأی آن ها (اقلیت یا اکثریت) اعتبار بخشد.
و قهراً با منتفی شدن هر یک از این شرایط، مجلس شوری و انتخابات آن، اعتبار خود را از دست می دهد مثل آنکه :ولی فقیه آن را به مصلحت نداند، صلاحیت نمایندگان را نپذیرد، به آن ها اجازه ورود به برخی مسائل را ندهد، نظر آن ها را تخطئه کرده و تنفیذ ننماید.
با این مبنا، مجلس چه در مرحله برگزاری انتخابات، چه در مرحله بررسی صلاحیت ها و چه در مرحله بررسی و تصویب طرح ها و لوایح، فاقد استقلال و مشروعیت است و «امکان» انتخابات و مجلس مستقل منتفی است.
البته در مشروطه دیدگاه دیگری هم وجود داشت که این «امکان» را می پذیرفت هر چند از وجاهت کمتری برخوردار بود. شیخ اسماعیل محلاتی که از مجتهدین بنام و برجسته نجف در آن دوره است، نظریه پرداز و سخنگوی این جریان موافق است، وی در رساله «اللئالی المربوطه» پس از آنکه دخالت از احکام شرعی را خارج از قلمرو مسئولیت مجلس می داند توضیح می دهد که مجلس درباره ی «مصالح دنیوی» مردم به بحث و شور می پردازد از قبیل تصمیم گیری درباره ی رشد و آبادانی کشور و ترقی صنعت و کشاورزی، و بحث درباره ی این امور به «عقلای قوم» اختصاص دارد و باید «اهل خبره» که در اینگونه امور سیاسی و اقتصادی تخصّص دارند نظر دهند و عالم دینی از این نظر امتیازی ندارد تا رأیش بر دیگران تفوق و برتری یابد. او حتی اگر در یکی از مسائل مطرح شده در مجلس، خبره باشد، باز هم دارای یک رأی بیشتر نیست و رأی او وقتی که در برابر یک اکثریت مخالف قرار گیرد، بی اعتبار است.
محلاتی از شمول ولایت فقیه بر مجلس شوری به عنوان یک مغالطه یاد می کند و این مغالطه را ابتدا چنین تبیین می کند «تصرف نمودن در امور عامه سیاسیه که موجب انتظامات عامه باشد، ولایت آن در عصر غیبت، مختص به حکام شرع است، پس برای وکیل که مجتهد نباشد، حق مداخله کردن او در این امور به هیچ وجه ثابت نیست» و سپس در پاسخ توضیح می دهد که ولایت مجتهد جامع الشرایط به معنی حاکمیت «اراده ی شخصیه» او نیست، بلکه او موظف است که بر مبنای نظر «عقلای مملکت» عمل کند و تشخیص مصالح و مفاسد کشور و منافع و مضار اقدامات، توسط عقلای امت انجام می شود، زیرا نظر حاکم شرع، در قِبال نظر اهل خبره از ارباب علوم و فنون مختلف اعتباری ندارد و ولایت او نه در مرحله «تشخیص» مصلحت کشور، بلکه «صرفاً» در اجراست:
«حاکم شرع را نمی رسد که من عندی به اراده شخصیه خود در آن امور (حکومت) رفتار نماید بلکه بایست که برطبق آنچه نظر عقلای مملکت اقتضا دارد عمل کند و سر این مطلب آن است که حاکم شرع، مالک شخصی امور مسلمین نیست تا بتواند تصرف در آن ها بنماید به اختیار شخصی استقلالی خود و کسی را حق رد و قبول و نفی و اثباتی در مقابل او نباشد. و ولایت در مجرد نگهبانی حقوق و ایصالش به اهالی، زیاده بر این اقتضا ندارد که در مقام عمل و اجرا، ولی و صاحب اختیار باشد، نه اینکه در مقام «تعیین حقوق» و تمیز دادن حق از غیر حق نیز ولی و صاحب اختیار شود زیرا تعیین صغری و تمییز دادن شخصیات مصالح نوعیه مسلمین بایست به نظر نوع عقلا از ذوی الحقوق موکول باشد و نظر آن ها در این مقام مناط اعتبار شود، و اگر ولایت حاکم شرع مختص به موقع اجراء نباشد بلکه در تمییز مصالح از مضار نیز ولایت داشته باشد، پس لازمه ی آن این است که انظار عقلای امت در قبال او بالمره ساقط باشد و در عداد مجانین و اطفال در این مقام محسوب شوند... .»
بحث های شیخ اسماعیل محلاتی، جدی ترین مباحثی است که بر اساس مبانی فقهی درباره جایگاه مجلس شورا ارائه شده است و او در ارائه راه حلّی برای «امکان» تشکیل مجلس «مستقل» با وجود ولایت حاکم شرعی، مبتکرانه وارد بحث شده و نه تنها از مشروعه خواهان، بلکه از فقهای مشروطه خواه مانند نائینی نیز، فاصله گرفته است. بر اساس مبنای محلاتی می توان نتیجه گرفت که برگزاری انتخابات و تشکیل مجلس مستقل با این ویژگی ها از «امکان» برخوردار است:
1ـ انتخابات و مجلس، از حقوق خود
ملت است و نیاز به اذن ولی شرعی ندارد.
2ـ نمایندگان مجلس، عده ای از افراد صاحب نظر در امور حکومت اند که بر اساس
معیارهای عقلائی، شرایط آنان تعیین می گردد.
3ـ ورود نمایندگان به مسائل حکومت، ورود به قلمروئی است که بالذات به خود
آن ها تعلق دارد.
4ـ نظر عقلای قوم در مجلس، معتبر است و نیازی به تنفیذ ولی شرعی ندارد.
5ـ تصمیمات مجلس شوری برای همه مردم و دولتمردان و حتی ولی شرعی، لازم
الاجراست.
ج) شیوه ی تحقیق
در بررسی بخش «امکان انتخابات» در حکومت اسلامی، از شیوه های مختلفی می توان استفاده کرد، یکی از این شیوه ها، استنتاج از «نمونه های عینی و تجربی» است و شیوه ی دیگر استنتاج از منابع حقوقی جمهوری اسلامی، از قبیل قانون اساسی است و شیوه ی سوم استنتاج از مبانی فقهی رایج در نظام است.
ما در اینجا راه سوم را برگزیده ایم زیرا راه اول به همه پرسش های ما در این باره پاسخ نمی دهد و راه دوم هم بدون توجه به مبانی فقهی، از اعتبار و اصالت در نزد بسیاری از فقها برخوردار نیست. از سوی دیگر به دلیل آنکه در این موضوع، با آراء فقهی متفاوت و مبانی مختلف روبرو هستیم، از این رو نظریات سه تن از صاحب نظران که در نظام مورد اعتنا بوده و یا هستند را مبنا قرار می دهیم.(حضرات آیات منتظری مؤمن قمی، و مصباح یزدی) و سپس در پایان به مقایسه نتایج این مبانی با مبانی حضرت امام خمینی پرداخته و تفاوت آن را در بحث امکان سنجی، تبیین می نمائیم.
زیبا ترین جلوه تعبد در برابر خالق
عید ایمان و امتحان وسپاس واطاعت
سر بلندی ابراهیم و آرامش اسماعیل وامیدواری هاجر
و گذشتن از همه وابستگی ه به عشق مهر بان ترین
دل از بند تعلقات بریدن و به دوست ملحق شدن
روز قربانی نفس تنها برای رضای خدای یگانه
عید عبودیت و بندگی وسائیدن پیشانی عشق برخاک ربوبیت الله در پیکره گیتی
عید در مسلخ رفتن عقل در رکاب عشق
عیدی که موسی به طور میرود وابراهیم و اسماعیل به قربانگاه
محمد و علی به غدیر و حسین و عباس به کربلا
با رالها مقر فرماآنچه در این عید ذبح می شود منیت من باشد به پای ربانیت تو
عید قربان بر همه مسلمین مبارک باد
حرمت و آبروی مؤمن از حرمتکعبه بالاتر است
کسی که بمنظور آبروریزی شخص مومنی؛سخنی نقل کند تا او را از نظر مردم بیندازد،خداوند او را از ولایت خودش بیرون کرده؛بسوی ولایت شیطان میفرستد،و اما شیطان هم او را نمی پذیرد...
از سازمان آمار نفوس و مسکن مزاحم می شم،
شما چند نفر هستید؟
مادر سرش را پایین می اندازد و سکوت می کند!
یا شما بودم مادر، چند نفر هستین؟
"مادر": میشه خونه ما بمونه برای فردا؟
چرا مادر؟
آخه شاید تا فردا از پسرم خبری بشه.... آخه هنوز مفقودالاثره!!!
یاد شهدا بخیر...
هشدار انتخاباتی شیخ نظارت
ناظران!نظارت می کنند یا دخالت
ممانعت ایران از اعطای ویزا به هیات پارلمانی اروپا
احضار یک تماینده مجلس در پرونده فساد مالی
مخالفت مجلس با استعفای مطهری
چون نمایندگانی مانند مدرس نداریم سوال از احمدی نژادمطرح نمی شود
احتمال دارد انتخابات ریاست جمهوری بر گزار نشود
هیات رئیسه در سوال از احمدی نژاد وقت کشی کرد
مردم سوریه انتخابات آزاد می خواهند
مجلسی که صرفا ثنا گوی دولت باشد به موکلین خود خیانت کرده است
بقا ی مطهری یعنی تقویت اراده نمایندگان مستقل
9 میلیارد دلار ارز مسافرتی فروختند
4 میلیارد دلار پول نفت به خزانه نرفته است
کلاهبرداری 500 میلیونی از پزشکان
2/3در صد معتادان کشور زیر 18 سال دارند
تصرف 3 میلیون هکتار اراضی توسط سود جویان
اموال 30 میلیون باز نشسته را تبدیل به شرکت خانوادگی کردند
مرگ 287 نفر با گاز منو کسید کربن در 6 ماهه اول امسال
دستگیری 150 قاچاقچی در بم
از منظر فضای کسب و کار ایران رتبه 144 بین 183 کشور
رکورد جدید دلار 1340 تومان
رتبه توسعه انساتی ایران رتبه 88 در بین 187 کشور
ازدواج دختر 8 ساله با پسر12 ساله در لبنان
در آخرین روز هفته قیمت سکه بهار آزادی 586 هزار تومان و دلار 1318تومان
مادرم همیشه از من میپرسید: مهمترین عضو بدنت چیست؟
طی سالهای متمادی، با توجه به دیدگاه و شناختی که از دنیای پیرامونم کسب میکردم، پاسخی را حدس میزدم و با خودم فکر میکردم که باید پاسخ صحیح باشد
وقتی کوچکتر بودم، با خود
شریعتی چه می گوید
اگر شریف و درستکار باشی فریبت میدهند، ولی شریف و درستکار باش !
اگر مهربان باشی تو را به داشتن انگیزه های پنهان متهم می کنند، ولی مهربان باش !
اگرموفق باشی دوستان دروغین ودشمنان حقیقی خواهی یافت، ولی موفق باش !
ممکنه هر آنچه را که در طول سالیان سال بنا نهاده ای یک شبه ویران کنند، ولی سازنده باش !
اگر به شادمانی و آرامش دست یابی حسادت میکنند، ولی شادمان باش !
بیشتر وقتها نیکی های درونت را فراموش میکنند، ولی نیکوکار باش !
بهترین های خودت را به دنیا ببخش حتی اگر هیچ گاه کافی نباشد !
و در نهایت می بینی هرآنچه هست همواره میان " تو و خدایت " است نه میان تو و مردم !
" دکتر علی شریعتی "
استعفا ،تنها ابزارم بود.هیچ مصلحتی بالاتر از عمل به قانون نیست(مطهری)
سوال از رئیس جمهور با 86 امضا بایکوت شد
ماجرای گرین کارت یک نماینده!!
نظام پارلمانی ایده درستی است(نماینده مجلس)
مجمع تشخیص مصلحت حذف و مجلس دوم تشکیل شود (نماینده مجلس)
لغو همایش اصلاح طلبان مصداق آشکار تبعیض
جا بجایی فرمانداران در آستانه انتخابات
مجلس ایران خواهان رسیدگی سازمان ملل به سر کوب معترضان وال استریت شد
به مر قانون اساسی و قانون انتخابات عمل شود (رفسنجانی)
استیضاح یک وزیر هر 6 ماه
نظارت کاندیدا ها بر شمارش آرا
رئیس جمهور و رئیس قوه قضائیه موظف به ارائه عملکرد سالانه شد
فروش 14 میلیارد دلار بیش از در آمد نفتی کشور
دولت در 31 سال 970 میلیارد دلار نفت فروخت
سقوط ایران به ردیف 144 از نظر کسب و کار
نرخ بیکاری ایران 3/15 در صد اعلام شد
واردات 3/3 میلیارد دلاری کالا از چین
یک میلیارد تومان بودجه ساز ماندهی مد و لباس شد
دستگیری 135 زائر حین انتقال مواد مخدر
قیمت قبر در بهشت زهرا 350 هزار تا 15 میلیون تومان
بعد از 814 روز شغال سیاه اعدام شد
مرگ روزانه 36 ایرانی در جاد ه ها
200 توالت برای 10 میلیون جمعیت پایتخت
459 نفر کشته در زلزله 2/7 ریشتری ترکیه
در آخرین روز هفته قیمت سکه 576000 تومان و دلار 1288

از نظر گاندی هفت موردی که بدون هفت مورد دیگر خطرناک هستند:
۱-ثروت، بدون زحمت
۲-لذت، بدون وجدان
۳-دانش، بدون شخصیت
۴-تجارت، بدون اخلاق
۵-علم، بدون انسانیت
۶-عبادت، بدون ایثار
۷-سیاست، بدون شرافت
این هفت مورد را گاندی تنها چند روز پیش از مرگش بر روی یک تکه کاغذ نوشت و به نوه اش داد.
آفتاب به گیاهی حرارت می دهد که سر از خاک بیرون آورده باشد .
تنها راهی که به شکست می انجامد، تلاش نکردن است .
اگر همان کاری را انجام دهید که همیشه انجام می دادید، همان نتیجه ای را می گیرید که همیشه می گرفتید .
اگر میخواهید دشمنان خود را تنبیه کنید به دوستان خود محبت کنید.
دستانی که کمک می کنند پاکتر از دستهایی هستند که رو به آسمان دعا می کنند.
عکس شهدا را می بینیم
عکس شهدا عمل می کنیم
ابراز عشق
يک روز آموزگار از دانشآموزانى که در کلاس بودند پرسيد آيا مىتوانيد راهى غيرتکرارى براى ابراز عشق، بيان کنيد؟
برخى از دانشآموزان گفتند بعضیها عشقشان را با بخشيدن معنا مىکنند.
برخى «دادن گل و هديه» و «حرفهاى دلنشين» را راه بيان عشق عنوان کردند. شمارى ديگر هم گفتند که «با هم بودن در تحمل رنجها و لذت بردن از خوشبختى» را راه بيان عشق مىدانند.
در آن بين، پسرى برخاست و پيش از اين که شيوه دلخواه خود را براى ابراز عشق بيان کند، داستان کوتاهى تعريف کرد:
يک روز زن و شوهر جوانى که هر دو زيست شناس بودند طبق معمول براى تحقيق به جنگل رفتند. آنان وقتى به بالاى تپّه رسيدند درجا ميخکوب شدند.
يک قلاده ببر بزرگ، جلوى زن و شوهر ايستاده و به آنان خيره شده بود. شوهر، تفنگ شکارى به همراه نداشت و ديگر راهى براى فرار نبود.
رنگ صورت زن و شوهر پريده بود و در مقابل ببر، جرأت کوچکترين حرکتى نداشتند. ببر، آرام به طرف آنان حرکت کرد. همان لحظه، مرد زيست شناس فرياد زنان فرار کرد و همسرش را تنها گذاشت. بلافاصله ببر به سمت شوهر دويد و چند دقيقه بعد ضجههاى مرد جوان به گوش زن رسيد. ببر رفت و زن زنده ماند.
داستان به اينجا که رسيد دانشآموزان شروع کردند به محکوم کردن آن مرد.
راوى اما پرسيد: آيا مىدانيد آن مرد در لحظههاى آخر زندگىاش چه فرياد مىزد؟
بچهها حدس زدند حتما از همسرش معذرت خواسته که او را تنها گذاشته است!
راوى جواب داد: نه، آخرين حرف مرد اين بود که «عزيزم، تو بهترين مونسم بودى. از پسرمان خوب مواظبت کن و به او بگو پدرت هميشه عاشقت بود».
قطرههاى بلورين اشک، صورت راوى را خيس کرده بود که ادامه داد: همه زيستشناسان مىدانند ببر فقط به کسى حمله مىکند که حرکتى انجام مىدهد و يا فرار مىکند. پدر من در آن لحظه وحشتناک، با فدار کردن جانش را پيشمرگ مادرم کرد و او را نجات داد. اين صادقانهترين و بىرياترين راه پدرم براى بيان عشق خود به مادرم و من بود.
پدری دست بر شانه پسر گذاشت و از او پرسید:فکر می کنی ،تو میتوانی مرا بزنی یا من تو را؟
پسر جواب داد:من میزنم
پدر ناباورانه دوباره سوال را تکرار کرد ولی باز همان جواب را شنید
پدر با ناراحتی از کنار پسر رد شد
بعد از چند قدم دوباره سوال را تکرار کرد تا شاید جوابی بهتر بشنود.
پسرم من میزنم یا تو؟
این بار پسر جواب داد شما میزنی.
پدر گفت چرا دوبار اول این را نگفتی؟
پسر جواب داد تا وقتی دست شما روی شانه من بود عالم را حریف بودم ولی وقتی دست
از شانه ام کشیدی توانم را با خود بردی . . .
به سلامتیه همه پدرها
روزگاری مرید ومرشدی خردمند در سفر بودند. در یکی از سفر هایشان در بیابانی گم شدند وتا آمدند راهی پیدا کنند شب فرا رسید. نا گهان از دور نوری دیدند وبا شتاب سمت آن رفتند. دیدند زنی در چادر محقری با چند فرزند خود زندگی می کند.آن ها آن شب را مهمان او شدند. واو نیز از شیر تنها بزی که داشت به آن ها داد تا گرسنگی راه بدر کنند.
|