نامه ای به خدا

نامه ای به خدا

اين ماجراي واقعي در مورد شخصي به نام نظرعلي طالقاني است که در زمان ناصرالدين شاه طلبه اي در مدرسه مروي تهران بود و بسيار بسيار آدم فقيري بود. آن قدر فقير بود که شب ها مي رفت دوروبر حجره هاي طلبه ها مي گشت و از توي آشغال هاي آن ها چيزي براي خوردن پيدا مي کرد.يک روز نظرعلي به ذهنش مي رسد که براي خدا نامه اي بنويسد.نامه ي او در موزه ي گلستان تهران تحت عنوان "نامه اي به خدا" نگهداري مي شود.
مضمون اين نامه :
بسم الله الرحمن الرحيم
خدمت جناب خدا !
سلام عليکم اينجانب بنده ي شما هستم.از آن جا که شما در قران فرموده ايد: "ومامن دابه في الارض الا علي الله رزقها"
هيچ موجود زنده اي نيست الا اينکه روزي او بر عهده ي من است.»من هم جنبنده اي هستم از جنبندگان شما روي زمين.
در جاي ديگر از قر
ادامه نوشته

فایده گاو بودن



فایده گاو بودن
معلمی از دانش آموزان خواست فایده گاو بودن را بنویسند و این انشاء آن دانش آموز است .
با سلام خدمت معلم عزیزم و عرض تشکر از زحمات بی دریغ اولیاء و مربیان مدرسه  که در تربیت
ادامه نوشته

بی دینان ژاپني و 3000 ميليارد   

بعد از آنکه خواندیم که چطور وقتی برق شهر قطع شد مردم داخل سوپر مارکتها و فروشگاههای بزرگ به آرامی و در تاریکی همه چیزهایی را که در سبد خریدشان قرار داده بودند سر جایشان برگرداندند و به آرامی از فروشگاهها خارج شدند.

چیزی نگذشت که تمیزی و نظم کمپهای مردم
ادامه نوشته

نامه یک زن ایرانی به مرد هموطنش

نامه یک زن ایرانی به مرد هموطنش
· پیاده از کنارت گذشتم، گفتی:” قیمتت چنده خوشگله؟”

· سواره از کنارت گذشتم، گفتی:” برو پشت ماشین لباسشویی بنشین!“
· در صف نان، نوبتم را گرفتی چون صدایت بلندتر بود
· در صف فروشگاه نوبتم را گرفتی چون قدت بلندتر بود
· زیرباران منتظر تاکسی بودم،
ادامه نوشته

فرق ديوانه و احمق   

مردی در هنگام رانندگی، درست جلوی حياط يک تيمارستان پنچر شد و مجبورشد همانجا به تعويض لاستيک بپردازد.
هنگامی که سرگرم اين کار بود، ماشين ديگری به سرعت ازروی مهره های چرخ که در کنار ماشين بودند گذشت و
آنها را به درون جوی آب انداخت و آب مهره ها را برد.
مرد حيران مانده بود که چکار کند.
تصميم گرفت که ماشينش را همانجارها کند و برای خريد مهره چرخ برود.
در اين حين، يکی از ديوانه ها که از پشت نرده های حياط تيمارستان نظاره گر اين ماجرا بود، او را صدا زد و گفت:
از ٣ چرخ ديگر ماشين، از هر کدام يک مهره بازکن و اين لاستيک را با ٣ مهره ببند و برو تا به تعميرگاه برسی.
آن مرد اول توجهی به اين حرف نکرد ولی بعد که با خودش فکر کرد ديد راست می گويد و بهتر است همين کار را بکند.
پس به راهنمايی او عمل کرد و لاستيک زاپاس را بست.
هنگامی که خواست حرکت کند رو به آن ديوانه کرد و گفت: «خيلی فکر جالب و هوشمندانه ای داشتی.
پس چرا توی تيمارستان انداختنت؟
ديوانه لبخندی زد و گفت: من اينجام چون ديوانه ام. ولی احمق که نيستم!
 
  

آزاداندیشی علامه طباطبایی

آزاداندیشی علامه طباطبایی
(مصاحبه با روزنامه جمهوری اسلامی23/8/90)
قسمت اول

 

 

* علامه طباطبایی یکی از نوادر دوره ما محسوب می شود که ابعاد شخصیتی مختلفی دارد، یکی از ویژگی های بارز ایشان آزاد اندیشی است که علاقه مندیم در این رابطه ارزیابی خودتان را بیان بفرمایید.

* بنده خیلی با این تعبیر آزاداندیشی موافق نیستم و این ترکیب را نمی‌پسندم. علتش هم این است که اندیشیدن ذاتاً فعالیتی است که قید بردار نیست و نمی‌شود تصور کرد که بدون آزادی، امکان تفکر وجود دا

ادامه نوشته

سرزمین های جدا شده از ایرا ن در طول 196 سال گذشته

http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1388/8/20/41637_420.jpg
آخرین نقشه بین المللی ایران پیش از جدا شدن سرزمینهای تاریخی آن ، انتشارات تامسون در سال 1814

با توجه به تهدید های مرزی موجود علیه تمامیت ارضی ایران بد نیست به این نکته اشاره کنیم که سرزمین کنونی ایران، تنها سی درصد از ناحیه‌ای وسیع است که در تاریخ با نام‌های  «ایران‌زمین»،«ایران‌بزرگ » یا «ایرانشهر» و در ‏جغرافیا با نام «فلات ایران» شناخته می شودترفند ها و دسیسه های بیگانگان و سستی پادشاهان بی کفایت گذشته بخش های زیادی ازاین سرزمین کهن را در طول فاصله کوتاه 196 ساله از ایران بزرگ جدا نمود که مروری بر چگونگی هر یک از این جدایی ها به رغم تلخی بسیار برای میهن گرایان ایرانی جهت الزام جدیت و حساسیت
ادامه نوشته

مراقب افکارت باش که گفتارت می شود

مراقب افکارت باش که گفتارت می شود

مراقب گفتارت باش که رفتارت می شود

مراقب رفتارت باش که عادت می شود

مراقب عادتت باش که شخصیت می شود

مراقب شخصیتت باش که سرنوشت می شود

امام علی(ع)

دیروز همسایه ام از گرسنگی مرد ، در عزایش گوسفندها سربریدند ( شریعتی )

دیروز همسایه ام از گرسنگی مرد ، در عزایش گوسفندها سربریدند ( شریعتی )



از خداوند چیزی برایت میخواهم که جز خدا در باور هیچکس نگنجد! دکتر شریعتی.



در بیکرانه زندگی دو چیز افسونم کرد ، آبی آسمان که می بینم و میدانم نیست و خدایی که نمی بینم و میدانم که هست.. ( دکتر علی شریعتی )



روزگاریست که شیطان فریاد می زند: آدم پیدا کنید! سجده خواهم کرد. ( شریعتی )



در دردها
ادامه نوشته

توی این روزهای بارانی.

توی این روزهای بارانی اخیر منتظر تاکسی موندن واقعا خیلی سخته مخصوصا وقتی راننده ها هم بی انصافی به خرج داده و از جابجایی مسافر به صورت عادی خودداری کنند. این
ادامه نوشته

 

 
Shakespeare Said :
شکسپیر گفت

I always feel happy, you know why?
من همیشه خوشحالم، می دانید چرا؟

Because I don't expect
ادامه نوشته

اخبار کوتاه پارلمانی

شکایت102 نماینده مجلس از یک وزارتخانه

نامزدها مراقب باشند طعمه جریان انحرافی  نشوند

کمیسیون امنیت ملی بازداشت نمایندگان را بررسی می کند

بعضی از نمایندگان در ماجرای فساد اقتصادی اخیر احضار شده اند

مرکز پژوهش های مجلس اعلام کرد :قاچاق قانونی هم داریم!

با حضور مخالفان در مجلس،دنیا زیر رو نمی شود

کلید خوردن فعالیت انتخابی با طعم افشا گری

وضعیت حضور اصلاح طلبان آذر ماه مشخص میشود

تحریم انتخابات استراتژی اصلاح طلبان نیست

نادران تبرئه شد جوانفکر محکوم

روند بی تفاوتی نسبت به انتخابات باید کنار رود

با این تنور،نان انتخابات در نمی آید

نگاهی یه آمار و ارقام در هفته گذشته

کسری 100 میلیارد دلاری در سرمایه گذاری نفت

هزینه 460 میلیون دلاری ضرر مرگ و میر ناشی از آلودگی هوا

عیدی کار کنان 350 تا 380 هزار تومان

تخریب 96 هزار هکتار از جنگل های زاگرس مر کزی

بودجه دولت 260 هزار میلیارد کسری دارد

6 سال و 5 وزیر نفتی

ایران از نظر شاخص رونق در جهان رتبه 97

پراید 5/5 و پژو پارس8 میلیون تومان راهی عراق شد

سرقت یک میلیارد تومانی آبدارچی با نک

سوئ استفاده هزار میلیارد تومانی در شستا

در آخرین روز هفته قیمت سکه بهار آزادی 611000 تومان و دلار 1318 هزار تومان

قابل توجه علاقه مندان به تحصیل:

قابل توجه علاقه مندان به تحصیل:
دانشگاه آزاد اسلامی درمقطع کارشناسی ناپيوسته رشته های ذیل در سال90دانشجو می پذ یرد جهت ثبت نام وتهیه دفترچه آزمون ازتاریخ 18/08/90الی28/08/90 به دفاتر پستی مراجعه نمائید:
کارشناسی نا پيوسته:استخراج معدن-مكانيك خودرو-آموزش زبان انگليسي-كامپيو تر نرم افزار-توليد وگياهان دارويي-مهندسي علوم و صنايع غذايي-مترجمي زبان انگليسي-مهندسي عمران- مديريت بازرگانی- حسابداری - تولیدات گیاهی - تولیدات گیاهی زراعت- تولیدات گیاهی باغبانی- تربيت دبير تربيت بدنی وعلوم ورزشی-عمران تکنولوژی ساختمان- استخراج معادن زيرزمينی- تکنولوژی معماری- تکنولوژی الکترونیک- مدیریت وبرنامه ریزی تربیت بدنی




معاونت آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد محلات

امکان سنجی انتخابات در نظام اسلامی (1) (مقدمه)

امکان سنجی انتخابات در نظام اسلامی (1)
(مقدمه)

 

 

 

الف) طرح مسأله

کسانی که درباره ی حکم شرعی انتخابات، بحث می کنند، مسأله را از این زاویه مطرح می کنند که «آیا شرکت درانتخابات در نظام اسلامی واجب و لازم است؟» ولی در این باره، یک سؤال مهم تر و اساسی تر وجود دارد که «آیا انتخابات در نظام اسلامی ممکن است؟» و قطعاً تا وقتی در پاسخ به سؤال دوم نتوان به «اثبات امکان» رسید، پرداختن به سؤال اول بیهوده بوده و پایه و اساس ندارد. مقصود از «امکان سنجی» در این مقاله، آن است که آیا مبانی حکومت اسلامی، امکان برگزاری انتخابات را فراهم می آورد و یا این مبانی، اجازه ی چنین کاری را به شهروندان نمی دهد؟ این سؤال هر چند عام است و شامل هر انتخاباتی می شود، ولی در اینجا مقصود از انتخابات، همان اننتخابات «مجلس نمایندگان» است.

 

ب) پیشینه ی مسأله

پارلمان و مجلس نمایندگان، با انقلاب مشروطه، وارد کشور ما شد و از همان زمان در ادبیات سیاسی و دینی ما مورد بحث قرار گرفت و البته از همان آغاز هم عده ای از علمای دینی و جمعی از روشنفکران بر این باور بودند که این پدیده نو ظهور با مبانی دینی سازگار نیست و در مقابل عده ای از دانشمندان از سازگاری آن دفاع می کردند. در بسیاری از رساله های مشروطیت، این نزاع دیده می شود. مخالفان می گفتند: حکومت در عصر غیبت در اختیار فقهاست و مصوبات مجلس شوری، شرعاً اعتباری ندارد مثلاً در رساله «کشف المراد من المشروطة و الاستبداد» می خوانیم:

«باید در عصر غیبت رجوع به فقیه مجتهد جامع الشرایط نمایند، پس در این صورت چند نفری از اعیان و شاهزاده ها و تجار و کسبه و سایر اصناف از جانب مردم وکیل شده، بیایند تا قانون برای مردم بنویسند که بر طبق او عمل کنند موافق شرع نخواهد شد...»

و در رساله «تذکرة الغافل» که به شهادت شیخ آقا بزرگ تهرانی، تألیف شیخ فضل الله نوری است، این استدلال بر عدم امکان مجلس شوری با توجه به مبنای ولایت فقیه، به شکل مبسوط دیده می شود:

«وکالت در امور عامه، صحیح نیست و در این باب، باب ولایت شرعیه است، یعنی تکلم در مصالح عمومی ناس مخصوص امام (ع) یا نواب عام اوست و ربطی به دیگران ندارد و دخالت غیر آن ها در این امور حرام است.»

و در همان دوره، میرزای نائینی که از مشروطه دفاع می کرد در صدد پاسخ برآمد، ولی پاسخ نائینی در این باره، بیش از آنکه جوابی به این شبهه باشد، تقویت اصلِ شبهه بود! زیرا نائینی چاره ای جز آن ندید که بگوید در امور عامه که به مصلحت جامعه اسلامی مربوط است، هرچند نظر فقیه جامع الشرایط، معتبر است، ولی تشکیل مجلس شوری، به دلیل آنکه مصوباتش به تأیید و تنفیذ مجتهدین می رسد، مانعی ندارد. نائینی در تنبیه الامه بارها تکرار می کند که با نظر فقیه، رأی نمایندگان ملت، اعتبار پیدا می کند زیرا کشورداری، در قلمرو ولایت او قرار دارد و مقررات مربوط به نظم و حفظ مملکت و سیاست که به اقتضای مصلحت اتخاذ می شود به نظر نواب عام، موکول است.(تنبیه الامه، ص134، 135، 136و 137)

نائینی تصریح می کند که بر مبنای اهل سنت، نمایندگان مجلس به این تأیید و تنفیذ نیازی ندارند، ولی بر مبنای ما تنفیذ ضروری است و «انتخاب ملت» کافی نیست:

«مشروعیت نظارت هیئت منتخبه ی مبعوثان (نمایندگان مجلس شوری) بنابر نظر اصول اهل سنت که اختیارات اهل حل و عقدِ امت را در این امور متبع دانسته اند، به انتخاب ملت متحقق، و متوقف بر امر دیگری نخواهد بود، اما بنابر اصول ما طایفه امامیه، که این گونه امور نوعیه و سیاست امور امت را از وظایف نواب عصر غیبت می دانیم، اشتمال هیئت منتخبه (مجلس) بر عده ای از مجتهدین عدول و یا مأذونین از قِبل مجتهدی و تصحیح و تنفیذ و موافقتشان در آراء صادره برای مشروعیتش کافی است.» (تنبیه الامه، ص49)

برخی از فقهای طرفدار مشروطه هم برای اینکه امکان تشکیل مجلس شوری را در نظام ولایت فقیه، فراهم کنند، به دست کاری در این پدیده ی جدید رو آوردند و چاره را در «استحاله ی پارلمان» دیدند، مثلاً سید عبدالحسین لاری که دخالت نمایندگان مردم را در کار سیاست و حکومت، فضولی می دانست، در طرح جدید خود، مجلس شوری را چنین تعریف کرد:در رأس آن فقهای جامع الشرایط قرار دارند که تصمیم گیری به آن ها اختصاص دارد و نمایندگان، مشاوران او به حساب می آیند و قهراً «حق رأی» ندارند!

وی در رساله «قانون در اتحاد دولت و ملت» می نویسد:

«ولایت کلیه اجراء حدود شرعیه و سیاست الهیه از هر جهت حق حاکم شرع عادل است لاغیر. هم چنین ترجیح کلیه آراء شوری و تعیین اسم و رسم و لقب منصب و مراتب هر کس، از هر جهت حق حقیق حاکم شرع مسلم العدالة اهل مجلس است و کسی را حق مخالفت، ردّ، ایراد، عقد مجلس ضرار در برابر مجلس اخیار نیست.»

بر اساس مبنای مشترک این دسته از علمای دوره مشروطیت که طیف وسیعی از فقها ـ از نائینی تا شیخ الله نوری ـ را شامل می شود، «امکانِ» تشکیل پارلمان «مشروط» به این امور است:

الف) ولی فقیه، تشکیل مجلس و برگزاری انتخابات را به «مصلحت» بداند،
ب) وی صلاحیت نمایندگان را بپذیرد،
ج) وی به آن ها اجازه ورود به مسائل سیاسی و حکومتی را بدهد،
د) وی نظر آن ها را مطابق مصلحت کشور بداند،
ه) وی با تنفیذ خود، به رأی آن ها (اقلیت یا اکثریت) اعتبار بخشد.

و قهراً با منتفی شدن هر یک از این شرایط، مجلس شوری و انتخابات آن، اعتبار خود را از دست می دهد مثل آنکه :ولی فقیه آن را به مصلحت نداند، صلاحیت نمایندگان را نپذیرد، به آن ها اجازه ورود به برخی مسائل را ندهد، نظر آن ها را تخطئه کرده و تنفیذ ننماید.

با این مبنا، مجلس چه در مرحله برگزاری انتخابات، چه در مرحله بررسی صلاحیت ها و چه در مرحله بررسی و تصویب طرح ها و لوایح، فاقد استقلال و مشروعیت است و «امکان» انتخابات و مجلس مستقل منتفی است.

البته در مشروطه دیدگاه دیگری هم وجود داشت که این «امکان» را می پذیرفت هر چند از وجاهت کمتری برخوردار بود. شیخ اسماعیل محلاتی که از مجتهدین بنام و برجسته نجف در آن دوره است، نظریه پرداز و سخنگوی این جریان موافق است، وی در رساله «اللئالی المربوطه» پس از آنکه دخالت از احکام شرعی را خارج از قلمرو مسئولیت مجلس می داند توضیح می دهد که مجلس درباره ی «مصالح دنیوی» مردم به بحث و شور می پردازد از قبیل تصمیم گیری درباره ی رشد و آبادانی کشور و ترقی صنعت و کشاورزی، و بحث درباره ی این امور به «عقلای قوم» اختصاص دارد و باید «اهل خبره» که در اینگونه امور سیاسی و اقتصادی تخصّص دارند نظر دهند و عالم دینی از این نظر امتیازی ندارد تا رأیش بر دیگران تفوق و برتری یابد. او حتی اگر در یکی از مسائل مطرح شده در مجلس، خبره باشد، باز هم دارای یک رأی بیشتر نیست و رأی او وقتی که در برابر یک اکثریت مخالف قرار گیرد، بی اعتبار است.

محلاتی از شمول ولایت فقیه بر مجلس شوری به عنوان یک مغالطه یاد می کند و این مغالطه را ابتدا چنین تبیین می کند «تصرف نمودن در امور عامه سیاسیه که موجب انتظامات عامه باشد، ولایت آن در عصر غیبت، مختص به حکام شرع است، پس برای وکیل که مجتهد نباشد، حق مداخله کردن او در این امور به هیچ وجه ثابت نیست» و سپس در پاسخ توضیح می دهد که ولایت مجتهد جامع الشرایط به معنی حاکمیت «اراده ی شخصیه» او نیست، بلکه او موظف است که بر مبنای نظر «عقلای مملکت» عمل کند و تشخیص مصالح و مفاسد کشور و منافع و مضار اقدامات، توسط عقلای امت انجام می شود، زیرا نظر حاکم شرع، در قِبال نظر اهل خبره از ارباب علوم و فنون مختلف اعتباری ندارد و ولایت او نه در مرحله «تشخیص» مصلحت کشور، بلکه «صرفاً» در اجراست:

«حاکم شرع را نمی رسد که من عندی به اراده شخصیه خود در آن امور (حکومت) رفتار نماید بلکه بایست که برطبق آنچه نظر عقلای مملکت اقتضا دارد عمل کند و سر این مطلب آن است که حاکم شرع، مالک شخصی امور مسلمین نیست تا بتواند تصرف در آن ها بنماید به اختیار شخصی استقلالی خود و کسی را حق رد و قبول و نفی و اثباتی در مقابل او نباشد. و ولایت در مجرد نگهبانی حقوق و ایصالش به اهالی، زیاده بر این اقتضا ندارد که در مقام عمل و اجرا، ولی و صاحب اختیار باشد، نه اینکه در مقام «تعیین حقوق» و تمیز دادن حق از غیر حق نیز ولی و صاحب اختیار شود زیرا تعیین صغری و تمییز دادن شخصیات مصالح نوعیه مسلمین بایست به نظر نوع عقلا از ذوی الحقوق موکول باشد و نظر آن ها در این مقام مناط اعتبار شود، و اگر ولایت حاکم شرع مختص به موقع اجراء نباشد بلکه در تمییز مصالح از مضار نیز ولایت داشته باشد، پس لازمه ی آن این است که انظار عقلای امت در قبال او بالمره ساقط باشد و در عداد مجانین و اطفال در این مقام محسوب شوند... .»

بحث های شیخ اسماعیل محلاتی، جدی ترین مباحثی است که بر اساس مبانی فقهی درباره جایگاه مجلس شورا ارائه شده است و او در ارائه راه حلّی برای «امکان» تشکیل مجلس «مستقل» با وجود ولایت حاکم شرعی، مبتکرانه وارد بحث شده و نه تنها از مشروعه خواهان، بلکه از فقهای مشروطه خواه مانند نائینی نیز، فاصله گرفته است. بر اساس مبنای محلاتی می توان نتیجه گرفت که برگزاری انتخابات و تشکیل مجلس مستقل با این ویژگی ها از «امکان» برخوردار است:

انتخابات و مجلس، از حقوق خود ملت است و نیاز به اذن ولی شرعی ندارد.
نمایندگان مجلس، عده ای از افراد صاحب نظر در امور حکومت اند که بر اساس معیارهای عقلائی، شرایط آنان تعیین می گردد.
ورود نمایندگان به مسائل حکومت، ورود به قلمروئی است که بالذات به خود آن ها تعلق دارد.
نظر عقلای قوم در مجلس، معتبر است و نیازی به تنفیذ ولی شرعی ندارد.
تصمیمات مجلس شوری برای همه مردم و دولتمردان و حتی ولی شرعی، لازم الاجراست.

ج) شیوه ی تحقیق

در بررسی بخش «امکان انتخابات» در حکومت اسلامی، از شیوه های مختلفی می توان استفاده کرد، یکی از این شیوه ها، استنتاج از «نمونه های عینی و تجربی» است و شیوه ی دیگر استنتاج از منابع حقوقی جمهوری اسلامی، از قبیل قانون اساسی است و شیوه ی سوم استنتاج از مبانی فقهی رایج در نظام است.

ما در اینجا راه سوم را برگزیده ایم زیرا راه اول به همه پرسش های ما در این باره پاسخ نمی دهد و راه دوم هم بدون توجه به مبانی فقهی، از اعتبار و اصالت در نزد بسیاری از فقها برخوردار نیست. از سوی دیگر به دلیل آنکه در این موضوع، با آراء فقهی متفاوت و مبانی مختلف روبرو هستیم، از این رو نظریات سه تن از صاحب نظران که در نظام مورد اعتنا بوده و یا هستند را مبنا قرار می دهیم.(حضرات آیات منتظری مؤمن قمی، و مصباح یزدی) و سپس در پایان به مقایسه نتایج این مبانی با مبانی حضرت امام خمینی پرداخته و تفاوت آن را در بحث امکان سنجی، تبیین می نمائیم.

 

چگونه یك خبر بد را اطلاع دهیم  

چگونه یك خبر بد را اطلاع دهیم


زنی جوان در راهروی بیمارستان ایستاده، نگران و مضطرب. در انتهای کادر در بزرگی دیده می شود با تابلوی "اتاق عمل"


چند لحظه بعد در اتاق باز و دکتر جراح – با لباس سبز رنگ – از آن خارج می شود. زن نفسش را در سینه حبس می کند


دکتر به سمت او می رود. زن با چهره ای آشفته به او نگاه می کند...

دکتر: واقعاً متاسفم، ما تمام تلاش خودمون رو کردیم تا همسرتون رو نجات بدیم. اما به علت شدت ضربه نخاع قطع شده و همسرتون برای همیشه فلج شده. ما ناچار شدیم هر دو پا رو قطع کنیم، چشم چپ رو هم تخلیه کردیم... باید تا آخر عمر ازش پرستاری کنی، با لوله مخصوص بهش غذا بدی، روی تخت جابجاش کنی، حمومش کنی، زیرش رو تمیز کنی و باهاش صحبت کنی... اون حتی نمی تونه حرف بزنه، چون حنجره اش آسیب دیده...

با شنیدن صحبت های دکتر به تدریج بدن زن شل می شود، به دیوار تکیه می دهد. سرش گیج می رود و چشمانش سیاهی می رود

با دیدن این عکس العمل، دکتر لبخندی می زند و دستش را روی شانه زن می گذارد و میگوید: شوخی کردم... شوهرت همون اولش مُرد.

آدما

 
بعضی از آدمها را باید چند بار خواند تا معنی آنها را فهمید
وبعضی از آدمها را باید نخوانده دورانداخت
..

بعضی آدمها جلد زرکوب دارند٬بعضی جلد
ضخیم،
بعضی جلد نازک وبعضی اصلا جلد ندارند.

بعضی آدمها با کاغذ کاهی نا مرغوب چاپ می شوند
وبعضی با کاغذ
خارجی

بعضی آدمها تر جمه شده اند و
بعضی تفسیر می شوند.

بعضی از آدمها تجدید چاپ می شوند و
بعضی از آدمها فتو کپی آدمهای دیگرند.
بعضی از آدمها دارای صفحات سیاه وسفیداند و
بعضی از آدمها صفحات رنگی و جذاب دارند.

بعضی از آدمها قیمت پشت جلد دارند
.

بعضی از آدمها با چند درصد تخفیف به فروش می رسند
.
بعضی از آدمها بعد از فروش پس گرفته نمی شوند.

بعضی ازآدمها را باید جلد گرفت
.
بعضی از آدمها را می شود توی جیب گذاشت و بعضی را توی کیف.

بعضی از آدمها نمایشنامه اند ودرچند پرده نوشته
و اجرا می شوند
.

بعضی از آدمها فقط جدول سرگرمی اند
وبعضی ها معلومات عمومی
.

بعضی از آدمها خط خوردگی و خط زدگی دارند و
بعضی از آدمها غلط های چاپی فراوان .

ازروی بعضی از آدمها باید مشق نوشت و
از روی بعضی آدمها باید جریمه نوشت

حکایت اینگونه آغاز میشود که دو دوست قدیمی در حال عبور از بیابانی بودند. در حین سفر این دو سر موضوع کوچکی بحث میکنند و کار به جایی میرسد که یکی کنترل خشم خودش را از دست میدهد و سیلی محکمی به صورت دیگری میزند. دوست دوم که از شدت ضربه و درد سیلی شوکه شده بود بدون اینکه حرفی بزند روی شنهای بیابان نوشت:« امروز بهترین دوست زندگیم سیلی محکمی به صورتم زد.»آنها به راه خود ادامه دادند تا اینکه به درياچه ای رسیدند. تصمیم گرفتند در آب کمی شنا کنند تا هم از حرارت و گرمای کویر خلاص شوند و هم اتفاق پیش آمده را فراموش کنند. همچنانکه مشغول شنا بودند ناگهان همان دوستی که سیلی خورده بود حس کرد گرفتار باتلاق شده و گل و لای وی را به سمت پایین میکشد. شروع به داد و فریاد کرد و خلاصه دوستش وی را با هزار زحمت از آن مخمصه نجات داد. مرد که خود را از مرگ حتمی نجاتیافته دید، فوری مشغول شد و روی سنگ کنار آب به زحمت حک کرد:« امروز بهترین دوست زندگیم مرا از مرگ قطعی نجات داد.»دوستی که او را نجات داده بود وقتی حرارت و تلاش وی را برای حک کردن این مطلب دید با شگفتی پرسید:« وقتی به تو سیلی زدم روی شن نوشتی و حال که تو را نجات دادم روی سنگ حک میکنی؟»مرد پاسخ داد:« وقتی دوستی تو را آزار میدهد آن را روی شن بنویس تا با وزش نسیم بخشش و عفو آرام و آهسته از قلبت پاک شود. ولی وقتی کسی در حق تو کار خوبی انجام داد، باید آنرا در سنگ حک کنی تا هیچ چیز قادر به محو کردن آن نباشد و همیشه خود را مدیون لطف وی بدانی.»یاد بگیریم آسیبها و رنجشها را در شن بنویسیم تا فراموش شود و خوبی و لطف دیگران را در سنگ حک کنیم تا هیچ گاه فراموش نشود. ما آمده ایم تا با زندگی کردن قیمت پیدا کنیم نه به هر قیمتی زندگی کنیم!

عید فربان مبارک

به مسلخ کشیدن نفس و به معراج بردن عشق

زیبا ترین جلوه تعبد در برابر خالق

عید ایمان و امتحان وسپاس واطاعت

سر بلندی ابراهیم و آرامش اسماعیل وامیدواری هاجر

و گذشتن از همه وابستگی ه به عشق مهر بان ترین

دل از بند تعلقات بریدن و به دوست ملحق شدن

روز قربانی نفس تنها برای رضای خدای یگانه

عید عبودیت و بندگی وسائیدن پیشانی عشق برخاک ربوبیت الله در پیکره گیتی

عید در مسلخ رفتن عقل در رکاب عشق

عیدی که موسی به طور میرود وابراهیم و اسماعیل به قربانگاه

محمد و علی به غدیر و حسین و عباس به کربلا

با رالها مقر فرماآنچه در این عید ذبح می شود منیت من باشد به پای ربانیت تو

     عید قربان بر همه مسلمین مبارک باد

در عصر یخبندان بسیاری از حیوانات یخ زدند و مردند.
خارپشتها وخامت اوضاع رادریافتند تصمیم گرفتند دورهم جمع شوند و بدین ترتیب همدیگررا حفظ کنند.
وقتی نزدیکتر بودند گرمتر میشدند ولی خارهایشان یکدیگررا زخمی میکرد بخاطر همین تصمیم گرفتند ازهم دور شوند ‫ولی بهمین دلیل از سرما یخ زده میمردند.
ازاینرو مجبور بودند برگزینند یا خارهای دوستان را تحمل کنند، یا نسلشان از روی زمین  بر کنده شود.

 
دریافتند که باز گردند و گردهم آیند. آموختند که، با زخم های کوچکی که همزیستی با کسی بسیار نزدیک بوجود می آورد، زندگی کنند چون گرمای وجود دیگری مهمتراست.
و این چنین توانستند زنده بمانند.
 
 
بهترین رابطه این نیست که اشخاص بی عیب و نقص را گردهم می آورد بلکه
 
آن است هر فرد بیاموزد با معایب دیگران کنارآید و محاسن آنانرا تحسین نماید .


الب وخواندني ازتركيب اعدادوحروف

الب وخواندني ازتركيب اعدادوحروف
 
 
اگر A B C D E F G H I J K L M N O P Q R S T U V W X Y Z برابر باشد با 
1, 2, 3, 4, 5, 6, 7, 8, 9, 10, 11, 12, 13, 14, 15, 16, 17, 18, 19, 20, 21, 22, 23, 24, 25,26
 
آیا برای خوشبختی و موفقییت تنها تلاش سخت كافیست؟   تلاش سخت (Hard work)
 
H+A+R+D+W+O+ R+K
8+1+18+4+23+ 15+18+11= 98%
 
آیا دانش صد در صد ما را به موفقییت می رساند؟  دانش (Knowledge)
 
K+N+O+W+L+E+ D+G+E
11+14+15+23+ 12+5+4+7+ 5=96%
عشق چگونه؟   عشق (Love)
L+O+V+E
12+15+22+5=54%
 
خیلی از ما فکر می کردیم اینها مهمترین باشند مگه نه؟  پس چه چیز 100% را می سازد؟؟؟  پول (Money)
 
M+O+N+E+Y
13+15+14+5+25= 72%
 
رهبری (Leadership)
L+E+A+D+E+R+ S+H+I+P
12+5+1+4+5+18+ 19+9+16=89%
 
اینها كافی نیستند پس برای رسیدن به اوج چه باید كرد؟   نگرش (Attitude)
 
1+20+20+9+20+ 21+4+5=100%
 
آری اگر نگرشمان را به زندگی، گروه و کارمان عوض کنیم زندگی 100% خواهد شد. 
نگرش همه چیز را عوض می کند، نگاهت را تغییربده چشمهایت را دوباره بشوی همه چیز عوض می شود...
 

تنها اتاقی همیشه مرتبه و همه چیز سر جاش می‌مونه، که توش زندگی نکنی!
ادامه نوشته

مام صادق علیه السلام فرمود:

حرمت و آبروی مؤمن از حرمتکعبه بالاتر است

کسی که بمنظور آبروریزی شخص مومنی؛سخنی نقل کند تا او را از نظر مردم بیندازد،خداوند او را از ولایت خودش بیرون کرده؛بسوی ولایت شیطان میفرستد،و اما شیطان هم او را نمی پذیرد...

لام مادر

از سازمان آمار نفوس و مسکن مزاحم می شم،

شما چند نفر هستید؟

مادر سرش را پایین می اندازد و سکوت می کند!

یا شما بودم مادر، چند نفر هستین؟

"مادر": میشه خونه ما بمونه برای فردا؟

چرا مادر؟

آخه شاید تا فردا از پسرم خبری بشه.... آخه هنوز مفقودالاثره!!!

یاد شهدا بخیر...

اخبار کوتاه پارلمانی

بزرگترین اختلاس تاریخ ایران هم باعث عزل وزیر اقتصاد نشد

هشدار انتخاباتی شیخ نظارت

ناظران!نظارت می کنند یا دخالت

ممانعت ایران از اعطای ویزا به هیات پارلمانی اروپا

احضار یک تماینده مجلس در پرونده فساد مالی

مخالفت مجلس با استعفای مطهری

چون نمایندگانی مانند مدرس نداریم سوال از احمدی نژادمطرح نمی شود

احتمال دارد انتخابات ریاست جمهوری بر گزار نشود

هیات رئیسه در سوال از احمدی نژاد وقت کشی کرد

مردم سوریه انتخابات آزاد می خواهند

مجلسی که صرفا ثنا گوی دولت باشد به موکلین خود خیانت کرده است

بقا ی مطهری یعنی تقویت اراده نمایندگان مستقل

نگاهی به آمار و ارقام در هفته گذشته

خلف 1000 میلیاردی در تامین اجتمایی

9 میلیارد دلار ارز مسافرتی فروختند

4 میلیارد دلار پول نفت به خزانه نرفته است

کلاهبرداری 500 میلیونی از پزشکان

2/3در صد معتادان کشور زیر 18 سال دارند

تصرف 3 میلیون هکتار اراضی توسط سود جویان

اموال 30 میلیون باز نشسته را تبدیل به شرکت خانوادگی کردند

مرگ 287 نفر با گاز منو کسید کربن در 6 ماهه اول امسال

دستگیری 150 قاچاقچی در بم

از منظر فضای کسب و کار ایران رتبه 144 بین 183 کشور

رکورد جدید دلار 1340 تومان

رتبه توسعه انساتی ایران رتبه 88 در بین 187 کشور

ازدواج دختر 8 ساله با پسر12 ساله در لبنان

در آخرین روز هفته قیمت سکه بهار آزادی 586 هزار تومان و دلار 1318تومان


می گویند روزی شیطان تصمیم گرفت

می گویند روزی شیطان تصمیم گرفت که از کار خود دست بکشد، بنابراین اعلام کرد که می خواهد ابزارش را به قیمتی مناسب به فروش بگذارد. پس وسایل کارش را به نمایش گذاشت که شامل خودپرستی،
ادامه نوشته

لطفا بعد از خواندن بيشتر تامل كنيد

لطفا بعد از خواندن بيشتر تامل كنيد

عمر عقاب از همه پرندگان نوع خود درازتر است
عقاب مي تواند تا 70 سال زندگي كند
ولي براي اينكه به اين سن برسد بايد تصميم دشواري بگيرد
زماني كه عقاب به 40 سالگي مي رسد
چنگال هاي بلند و انعطاف پذيرش
ادامه نوشته

دلسوز بودن

مادرم همیشه از من می‌پرسید: مهمترین عضو بدنت چیست؟

طی سال‌های متمادی، با توجه به دیدگاه و شناختی که از دنیای پیرامونم کسب می‌کردم، پاسخی را حدس می‌زدم و با خودم فکر می‌کردم که باید پاسخ صحیح باشد

وقتی کوچکتر بودم، با خود

ادامه نوشته

شریعتی چه می گوید

شریعتی چه می گوید
اگر شریف و درستکار باشی فریبت میدهند، ولی شریف و درستکار باش !
اگر مهربان باشی تو را به داشتن انگیزه های پنهان متهم می کنند، ولی مهربان باش !
اگرموفق باشی دوستان دروغین ودشمنان حقیقی خواهی یافت، ولی موفق باش !
ممکنه هر آنچه را که در طول سالیان سال بنا نهاده ای یک شبه ویران کنند، ولی سازنده باش !
اگر به شادمانی و آرامش دست یابی حسادت میکنند، ولی شادمان باش !
بیشتر وقتها نیکی های درونت را فراموش میکنند، ولی نیکوکار باش !
بهترین های خودت را به دنیا ببخش حتی اگر هیچ گاه کافی نباشد !
و در نهایت می بینی هرآنچه هست همواره میان " تو و خدایت " است نه میان تو و مردم !

" دکتر علی شریعتی "

اخبار کوتاه پارلمانی

رای ندزدید،نخرید،و تقلب نکنید(آقا تهرانی)

استعفا ،تنها ابزارم بود.هیچ مصلحتی بالاتر از عمل به قانون نیست(مطهری)

سوال از رئیس جمهور با 86 امضا بایکوت شد

ماجرای گرین کارت یک نماینده!!

نظام پارلمانی ایده درستی است(نماینده مجلس)

مجمع تشخیص مصلحت حذف و مجلس دوم تشکیل شود (نماینده مجلس)

لغو همایش اصلاح طلبان مصداق آشکار تبعیض

جا بجایی فرمانداران در آستانه انتخابات

مجلس ایران خواهان رسیدگی سازمان ملل به سر کوب معترضان وال استریت شد

به مر قانون اساسی و قانون انتخابات عمل شود (رفسنجانی)

استیضاح یک وزیر هر 6 ماه

نظارت کاندیدا ها بر شمارش آرا

رئیس جمهور و رئیس قوه قضائیه موظف به ارائه عملکرد سالانه شد

نگاهی به آمار و ارقام در هفته گذشته

تخلف5/24میلیون دلاری واردات

فروش 14 میلیارد دلار بیش از در آمد نفتی کشور

دولت در 31 سال 970 میلیارد دلار نفت فروخت

سقوط ایران به ردیف 144 از نظر کسب و کار

نرخ بیکاری ایران 3/15 در صد اعلام شد

واردات 3/3 میلیارد دلاری کالا از چین

یک میلیارد تومان بودجه ساز ماندهی مد و لباس شد

دستگیری 135 زائر حین انتقال مواد مخدر

قیمت قبر در بهشت زهرا 350 هزار تا 15 میلیون تومان

بعد از 814 روز شغال سیاه اعدام شد

مرگ روزانه 36 ایرانی در جاد ه ها

200 توالت برای 10 میلیون جمعیت پایتخت

459 نفر کشته در زلزله 2/7 ریشتری ترکیه

در آخرین روز هفته قیمت سکه 576000 تومان و دلار 1288

در طول دو ماه جنگ ، تقريبا 17500 كيلومتر مربع از خاك كشورمان اشغال شد.
در طول 8 سال جنگ تقريبا 213250 نفر شهيد شدند.
در بدن انسان سالم تقريبا 5.5 ليتر خون وجود دارد.
مساحت كف دست انسان تقريبا 76 سانتي متر مربع است .
حساب كنيد براي پس گرفتن هر وجب از اين خاك ، چقدر خون ريخته شده است؟!

جواب: بابت هر يك وجب خاك ايران، تقريبا 51 قطره خون شهيد داده شد. بماند كه عده اي هم زخمي و جانباز شدند و خون گرم آنها در مناطق جنگي بوي تازگي ميدهد

هفت موردی که بدون هفت مورد دیگر خطرناک هستند
از نظر گاندی هفت موردی که بدون هفت مورد دیگر خطرناک هستند:
۱-ثروت، بدون زحمت
۲-لذت، بدون وجدان
۳-دانش، بدون شخصیت
۴-تجارت، بدون اخلاق
۵-علم، بدون انسانیت
۶-عبادت، بدون ایثار
۷-سیاست، بدون شرافت
این هفت مورد را گاندی تنها چند روز پیش از مرگش بر روی یک تکه کاغذ نوشت و به نوه اش داد.

جملات مفید

دشوارترین قدم، همان قدم اول است .

آفتاب به گیاهی حرارت می دهد که سر از خاک بیرون آورده باشد .

تنها راهی که به شکست می انجامد، تلاش نکردن است .

اگر همان کاری را انجام دهید که همیشه انجام می دادید، همان نتیجه ای را می گیرید که همیشه می گرفتید .

اگر میخواهید دشمنان خود را تنبیه کنید به دوستان خود محبت کنید.

دستانی که کمک می کنند پاکتر از دستهایی هستند که رو به آسمان دعا می کنند.


قابل توجه همه

تاحالا از خود سوال کردیده اید چرا......

عکس شهدا را می بینیم


عکس شهدا عمل می کنیم

دانستنیها در باره ی بدن انسان:

ضخامت پوست بدن انسان بین 05/0 تا 15/0 سانتیمتر است.

در زمان خندیدن 14 عضله و در هنگام گریه کردن 43 عضله از عضلات صورت به کار می افتد.
به طور معمول 40 درصد از وزن بدن انسان را عضلات تشکیل می دهد.
در بدن انسان 230 مفصل وجود دارد. بچه ها 20 دندان و بزرگترها 32 دندان در دهانشان است.
اشک چشم علاوه بر مرطوب کردن چشم، دارای یک ماده ضدعفونی کننده است، که میکروبها را می کشد.
روده بزرگ 5/1 متر است و 3 برابر روده کوچک ضخامت دارد.
اسید معده به قدری قوی است که می تواند فلز روی را در خود حل می کند.
عمر مژه 150 روز است.
انسان روزانه 20000 بار پلک می زند.
قلب انسان در طول روز نزدیک به 100000 بار می تپد.
وقتی عطسه می کنیم، هوا با سرعت 160 کیلومتر در ساعات از دهانمان خارج می شود.
انسان به طور معمول در هر دقیقه 20 بار نفس می کشد که در طول سال می شود 10 میلیون بار!
10 میلیون سلول عصبی در مغز وجود دارد.

یادمان باشد که:

یادمان باشد که:


همیشه ذره ای حقیقت پشت هر " فقط یه شوخی بود"

کمی کنجکاوی پشت " همینطوری پرسیدم"

قدری احساسات پشت " به من چه اصلا"

مقداری خرد پشت " چه میدونم"

و اندکی درد پشت " اشکال نداره"


وجود دارد.

برترین کلمه” الله” :

برترین کلمه” الله” : حاضرترین کلمه: ” خدا ” وسیع ترین کلمه: ” بهشت ” پاک ترین کلمه: ” فطرت ” آرام ترین کلمه: ” سکوت ” گرسنه ترین کلمه: ” حرص ” مهربان ترین کلمه: ” مادر ” خونین ترین کلمه: ” جنگ ” بی نیازترین کلمه: ” قناعت ” باحیاترین کلمه: ” فاطمه ” راستگوترین کلمه: ” آینه ” تنگ ترین کلمه: ” قبر ” بی حال ترین کلمه: ” تنبل ” عبرت انگیز ترین کلمه: قبرستان

با حال بود حاجی

ميگويند حدود ٧٠٠ سال پيش، در اصفهان مسجدي ميساختند.

روز قبل از افتتاح مسجد، کارگرها و معماران جمع شده بودند و آخرين خرده کاري ها را انجام ميدادند.

پيرزني از آنجا رد ميشد وقتي مسجد را ديد به يکي از کارگران گفت: فکر کنم يکي از مناره ها کمي کجه!

کارگرها خنديدند. اما معمار که اين حرف را شنيد، سريع گفت : چوب بياوريد ! کارگر بياوريد ! چوب را به مناره تکيه بدهيد. فشار بدهيد. فششششششااااررر...!!!

و مدام از پيرزن ميپرسيد: مادر، درست شد؟!!

مدتي طول کشيد تا پيرزن گفت : بله ! درست شد !!! تشکر کرد و دعايي کرد و رفت...

کارگرها حکمت اين کار بیهوده و فشار دادن مناره را پرسيدند ؟!

معمار گفت : اگر اين پيرزن، راجع به کج بودن اين مناره با ديگران صحبت ميکرد و شايعه پا ميگرفت، اين مناره تا ابد کج ميماند و ديگر نميتوانستيم اثرات منفي اين شايعه را پاک کنيم...

اين است که من گفتم در همين ابتدا جلوي آن را بگيرم !

بــازی روزگـــار  از دلنوشته های پروفسور حسابی (پدر فیزیك ایران)

بازی روزگار را نمی فهمم!
من تو را دوست می دارم... تو دیگری را... دیگری مرا... و همه ما تنهاییم!

داستان غم انگیز زندگی این نیست که انسانها فنا می شوند،
این است که آنان از دوست داشتن باز می مانند.

همیشه هر چیزی را که دوست داریم به دست نمی آوریم،
پس بیاییم آنچه را که به دست می آوریم دوست بداریم.

انسان عاشق زیبایی نمی شود،
بلكه آنچه عاشقش می شود در نظرش زیباست!

انسان های بزرگ دو دل دارند؛
دلی که درد می کشد و پنهان است و دلی که میخندد و آشکار است.

همه دوست دارند که به بهشت بروند،
ولی کسی دوست ندارد که بمیرد ... !

عشق مانند نواختن پیانو است،
ابتدا باید نواختن را بر اساس قواعد یاد بگیری. سپس قواعد را فراموش کنی و با قلبت بنوازی.

دنیا آنقدر وسیع هست که برای همه مخلوقات جایی باشد،
پس به جای آنکه جای کسی را بگیریم تلاش کنیم جای واقعی خود را بیابیم.

‏‏اگر انسانها بدانند فرصت باهم بودنشان چقدر محدود است؛
محبتشان نسبت به یکدیگر نامحدود می شود.

عشق در لحظه پدید می آید
و دوست داشتن در امتداد زمان
و این اساسی ترین تفاوت میان عشق و دوست داشتن است.
راه دوست داشتن هر چیز درک این واقعیت است که امکان دارد از دست برود :

انسان چیست ؟
شنبه: به دنیا می آید.
یكشنبه: راه می رود.
دوشنبه: عاشق می شود.
سه شنبه: شكست می خورد.
چهارشنبه: ازدواج می كند.
پنج شنبه: به بستر بیماری می افتد.
جمعه: می میرد.

فرصت های زندگی را دریابیم و بدانیم که فرصت با هم بودن چقدر محدود است ...

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org




قره قوروت را از آب ماست یا همان دوغ می گیرند که پس از جوشیدن و تغلیظ بصورت جامد در می آید. مزه ترش ق

قره قوروت را از آب ماست یا همان دوغ می گیرند که پس از جوشیدن و تغلیظ بصورت جامد در می آید. مزه ترش
ادامه نوشته

ابراز عشق

ابراز عشق

يک روز آموزگار از دانش‌آموزانى که در کلاس بودند پرسيد آيا مى‌توانيد راهى غيرتکرارى براى ابراز عشق، بيان کنيد؟
برخى از دانش‌آموزان گفتند بعضی‌ها عشقشان را با بخشيدن معنا مى‌کنند.

برخى «دادن گل و هديه» و «حرف‌هاى دلنشين» را راه بيان عشق عنوان کردند. شمارى ديگر هم گفتند که «با هم بودن در تحمل رنج‌ها و لذت بردن از خوشبختى» را راه بيان عشق مى‌دانند.
در آن بين، پسرى برخاست و پيش از اين که شيوه دلخواه خود را براى ابراز عشق بيان کند، داستان کوتاهى تعريف کرد:
يک روز زن و شوهر جوانى که هر دو زيست شناس بودند طبق معمول براى تحقيق به جنگل رفتند. آنان وقتى به بالاى تپّه رسيدند درجا ميخکوب شدند.
يک قلاده ببر بزرگ، جلوى زن و شوهر ايستاده و به آنان خيره شده بود. شوهر، تفنگ شکارى به همراه نداشت و ديگر راهى براى فرار نبود.
رنگ صورت زن و شوهر پريده بود و در مقابل ببر، جرأت کوچک‌ترين حرکتى نداشتند. ببر، آرام به طرف آنان حرکت کرد. همان لحظه، مرد زيست شناس فرياد زنان فرار کرد و همسرش را تنها گذاشت. بلافاصله ببر به سمت شوهر دويد و چند دقيقه بعد ضجه‌هاى مرد جوان به گوش زن رسيد. ببر رفت و زن زنده ماند.
داستان به اينجا که رسيد دانش‌آموزان شروع کردند به محکوم کردن آن مرد.
راوى اما پرسيد: آيا مى‌دانيد آن مرد در لحظه‌هاى آخر زندگى‌اش چه فرياد مى‌زد؟
بچه‌ها حدس زدند حتما از همسرش معذرت خواسته که او را تنها گذاشته است!
راوى جواب داد: نه، آخرين حرف مرد اين بود که «عزيزم، تو بهترين مونسم بودى. از پسرمان خوب مواظبت کن و به او بگو پدرت هميشه عاشقت بود».
قطره‌هاى بلورين اشک، صورت راوى را خيس کرده بود که ادامه داد: همه زيست‌شناسان مى‌دانند ببر فقط به کسى حمله مى‌کند که حرکتى انجام مى‌دهد و يا فرار مى‌کند. پدر من در آن لحظه وحشتناک، با فدار کردن جانش را پيشمرگ مادرم کرد و او را نجات داد. اين صادقانه‌ترين و بى‌رياترين‌ راه پدرم براى بيان عشق خود به مادرم و من بود.

به سلامتی همه پدر ها

پدری دست بر شانه پسر گذاشت و از او پرسید:فکر می کنی ،تو میتوانی مرا بزنی یا من تو را؟

پسر جواب داد:من میزنم

پدر ناباورانه دوباره سوال را تکرار کرد ولی باز همان جواب را شنید
 

پدر با ناراحتی از کنار پسر رد شد

 بعد از چند قدم دوباره سوال را تکرار کرد تا شاید جوابی بهتر بشنود.

پسرم من میزنم یا تو؟

این بار پسر جواب داد شما میزنی.

پدر گفت چرا دوبار اول این را نگفتی؟

پسر جواب داد تا وقتی دست شما روی شانه من بود عالم را حریف بودم ولی وقتی دست

 از شانه ام کشیدی توانم را با خود بردی . . .



 به سلامتیه همه پدرها

 

 
بز را بکش
 

 

روزگاری مرید ومرشدی خردمند در سفر بودند. در یکی از سفر هایشان در بیابانی گم شدند وتا آمدند راهی پیدا کنند شب فرا رسید. نا گهان از دور نوری دیدند وبا شتاب سمت آن رفتند. دیدند زنی در چادر محقری با چند فرزند خود زندگی می کند.آن ها آن شب را مهمان او شدند. واو نیز از شیر تنها بزی که داشت به آن ها داد تا گرسنگی راه بدر کنند.

روز بعد مرید و مرشد از زن تشکر کردند و به راه خود ادامه دادند. در مسیر، مرید همواره در فکرآن زن بود و این که چگونه فقط با یک بز زندگی می گذرانند و ای کاش قادر بودند به آن زن کمک می کردند،تا این که به مرشد خود قضیه را گفت.مرشد فرزانه پس از اندکی تامل پاسخ داد:"اگر واقعا می خواهی به آن ها کمک کنی برگرد و بزشان را بکش!".

مرید ابتدا بسیار متعجب شد ولی از آن جا که به مرشد خود ایمان داشت چیزی نگفت وبرگشت و شبانه بز را در تاریکی کشت واز آن جا دور شد....

 

 سال های سال گذشت و مرید همواره در این فکر بود که بر سر آن زن و بجه هایش چه آمد.

روزی از روزها مرید ومرشد قصه ما وارد شهری زیبا شدند که از نظر تجاری نگین آن منطقه بود.سراغ تاجر بزرگ شهر را گرفتند و مردم آن ها را به قصری در داخل شهر راهنمایی کردند.صاحب قصر زنی بود با لباس های بسیار مجلل و خدم و حشر فراوان که طبق عادتش به گرمی از مسافرین استقبال و پذیرایی کرد، و دستور داد به آن ها لباس جدید داده  و اسباب راحتی و استراحت فراهم کنند. پس از استرا حت آن ها نزد زن رفتند تا از رازهای موفقیت وی جویا شوند. زن نیز چون آن ها را مرید و مرشدی فرزانه یافت، پذیرفت و شرح حال خود این گونه بیان نمود:

 

سال های بسیار پیش من شوهرم را از دست دادم و با چند فرزندم و تنها بزی که داشتیم زندگی سپری می کردیم. یک روز صبح دیدیم که بزمان مرده و دیگر هیچ نداریم. ابتدا بسیار اندوهگین شدیم ولی پس از مدتی مجبور شدیم برای گذران زندگی با فرزندانم هر کدام به کاری روی آوریم.ابتدا بسیار سخت بود ولی کم کم هر کدام از فرزندانم موفقیت هایی در کارشان کسب کردند.فرزند بزرگ ترم زمین زراعی مستعدی در آن نزدیکی یافت. فرزند دیگرم معدنی از فلزات گرانبها پیدا کرد ودیگری با قبایل اطراف شروع به داد و ستد نمود. پس از مدتی با آن ثروت شهری را بنا نهادیم و حال در کنار هم زندگی می کنیم.

مرید که پی به راز مسئله برده بود از خوشحالی اشک در چشمانش حلقه زده بود....

 

نتیجه:

 هر یک از ما بزی داریم که اکتفا به آن مانع رشدمان است،و باید برای رسیدن به موفقیت و موقعیت بهتر آن را فدا کنیم.