دستهای دعا کنند.
لازم است گاهي
لازم است گاهی از خانه بیرون بیایی و خوب فکر کنی
ببینی باز هم میخواهی به آن خانه برگردی یا نه؟
لازم است گاهی از مسجد، کلیسا بیرون بیایی و ببینی
پشت سر اعتقادت چه می بینی ترس یا حقیقت؟
لازم است گاهی از ساختمان اداره بیرون بیایی، فکر کنی
که چه قدر شبیه آرزوهای نوجوانیت است؟
لازم است گاهی درختی، گلی را آب بدهی، حیوانی را
نوازش کنی، غذا بدهی ببینی هنوز از طبیعت چیزی در
وجودت هست یا نه؟
لازم است گاهی پای کامپیوترت نباشی، گوگل و
ایمیل و فلان را بیخیال شوی، با خانواده ات دور هم
بنشینید ، یا گوش به درد دل رفیقت بدهی و ببینی
زندگی فقط همین آهنپارهی برقی است یا نه؟
لازم است گاهی بخشی از حقوقت را بدهی به یک
انسان محتاج تا ببینی در تقسیم عشق در نهایت تو
برنده ای یا بازنده؟
لازم است گاهی عیسی باشی، ایوب باشی، انسان
باشی ببینی میشود یا نه؟
و بالاخره لازمست گاهی از خود بیرون آمده و
از فاصله ای دورتر به خودت بنگری و از خود بپرسی که
سالها سپری شد تا آن شوم که اکنون هستم
آیا ارزشش را داشت؟
|
یادداشتی از نلسون ماندلا : |
من باور دارم ...
که دعوا و جرّ و بحث دو نفر با هم به معنى اين که آنها همديگر را دوست ندارند نيست.
و دعوا نکردن دو نفر با هم نيز به معنى اين که آنها همديگر را دوست دارند نمىباشد.
من باور دارم ...
که هر چقدر دوستمان
بسمه تعالی
لباس تقوی بر تن او به خویش می بالید
اخلاص،تفسیر خود را در اوجلوه گر می دید
مومنین یاد خدارادر رویت سیمای اوطلب می کردند
رزمندگان درس عشق وجهادرا از اوفرا می گرفتند
درماندگان نباز خویش رابدستان پرمهر اوبرآورده می دیدند
بار مسوولیت هیچگاه شانه او را خسته ندید
وهیچ ملامتی اورا از میدان تکلیف بدر نکرد
در ایام سوگواری صدیقه کبری حضرت فاطمه زهرا(س)
هفتمین سالگرد عروج ملکوتی عالم وارسته حضرت آیت الله سید طه مقدسی(قدس سره)
را گرامی می داریم
زمان:پنج شنبه 1/2/1390 از نماز مغرب وعشاء
مکان:مسجد القایم(عج)شهرستان محلات
یادش ،حضورش سادگی بود وعشق ومرامش مردانگی بود و مهر ، .تا بود بودیم وبا رفتنش رفتیم
یاد پیر عارف شهرمان آیه ا... مقدسی همواره در دلهایمان جاری وساری
قابل توجه تولید کنندگان سی دی ظهور نزدیک است
ترجمه خطبه 150 نهج البلاغه
1- آینده بشریت و ظهور حضرت مهدی(عج)
به راههای چپ و راست رفتند، و راه ضلالت و گمراهی پیمودند،و راه روشن هدایت را گذاشتند. پس درباره آنچه که باید باشد شتاب نکنید و آنچه را که در آینده باید بیابید دیر مشمارید. چه بسا کسی برای رسیدن به چیزی شتاب می کند اما وقتی به آن رسید دوست دارد که ای کاش آن را نمی دید، و جه نزدیک است امروز ما به فردایی که سپیده آن آشکار شد. ای مردم! اینک ما در آستانه تحقق وعده های داده شده، و نزدیکی طلوع آن چیزهایی که بر شما پوشیده و ابهام آمیز است، قرار داریم.
2- ره آورد حکومت حضرت مهدی(عج)
بدانید آن کس از ما(حضرت مهدی"عج") که فتنه های آینده را دریابد، با چراغی روشنگر در آن گام می نهد، و بر همان سیره و روش پیامبر(ص) و امامان رفتار می کند تا گره ها را بگشاید، بردگان و ملت های اسیر را آزاد سازد، جمعیت های گمراه و ستمگر را پراکنده و حق جویان پراکنده را جمع آوری می کند. حضرت مهدی (عج) سالهای طولانی در پنهانی از مردم به سر می برد آن چنان که اثر شناسان، اثر قدمش را نمی شناسند، گرچه در یافتن اثر و نشانه ها تلاش فراوان کنند. سپس گروهی برای در هم کوبیدن فتنه ها آماده می گردند ، و چونان شمشیر ها صیقل می خورند، دیده هاشان با قرآن روشنایی گیرد، و در گوش هاشان تفسیر قرآن طنین افکند، و در صبحگاحان و شامگاهان جامهای حکمت سر می کشند
ای مردم! در روزگاری کینه توز و پر از ناسپاسی و کفران نعمت ها، قرار گرفته ایم. روزگاری که نیکوکار بدکار به شمار می آید و ستمگر بر تجاوز و سرکشی خود می افزاید. نه از آنچه می دانیم بهره می گیریم و نه از آنچه نمی دانیم، می پرسیم و نه از حادثه مهمی، تا بر ما فرود نیاید، می ترسیم!
در این روزگاران مردم چهار گروهند: گروهی اگر دست به فساد نمی زنند، برای این است که روحشان ناتوان و شمشیرشان کند است و امکانات مالی در اختیار ندارند. و گروه دیگر، آنان که شمشیر کشیده و شر و فسادشان را آشکار کرده اند، لشگرهای پیاده و سواره خود را گرد آورده و خود آماده کشتار دیگرانند. دین را برای به دست آوردن مال دنیا تباه کردند که یا رییس و فرمانده گروهی شوند یا به منبری فرا رفته خطبه بخوانند. چه بد تجارتی که دنیا را بهای جان خود بدانی و با آنچه که در نزد خداست معاوضه نمایی! و گروهی دیگر با اعمال آخرت دنیا را می طلبند و با اعمال دنیا در پی کسب مقام های معنوی آخرت نیستند. خود را کوچک و متواضع جلوه می دهند. گام ها را ریاکارانه و کوتاه بر می دارند. دامن خود را جمع کرده و خود را همانند مومنان واقعی می آرایند و پوشش الهی را وسیله نفاق و دورویی و دنیا طلبی خود قرار می دهند. و برخی دیگر، بر اثر حقارت و پستی و نداشتن وسیله ای که به مقام ریاست برسند، از خواستن آن مقام خانه نشین گردیده اند و چون دسترسی به آرزوهای خود ندارند، به همان حالی که مانده، خویش را قانع نشان داده اند و به لباس اهل زهد و تقوا زینت می دهند. حال آن که نه در اندرون خود که شب آرام می گیرند و نه در بیرون که روز به سر می برند، اهل قناعت و زهد نیستند.
در این میان گروه اندکی باقی مانده اند که یاد قیامت چشم هایشان را بر همه چیز فرو بسته و ترس رستاخیز اشک هایشان را جاری ساخته است. برخی از آن ها از جامعه رانده شده و تنها زندگی می کنند و برخی دیگر ترسان و سرکوب شده یا لب فرو بسته و سکوت اختیار کرده اند. بعضی مخلصانه همچنان مردم را به سوی خدا دعوت می کنند و بعضی دیگر گریان و دردناکند که تقیه و خویشتن داری آنان را از چشم مردم انداخته و ناتوانی وجودشان را فرا گرفته است. گویا در دریای نمک فرورفته اند. دهان هایشان بسته و قلب هایشان مجروح است. آنقدر نصیحت کردند که خسته شدند. از بس سرکوب شدند، ناتوانند و چندان کشته دادند که انگشت شمار شدند.

به گزارش خبرآنلاین، اگرچه شورای نگهبان، اصلاحیه مجلس به قانون انتخابات مجلس را مغایر با اصل هشتم و نهم قانون اساسی خوانده و رد کرده بود اما نمایندگان مجلس با اصلاح آن بار دیگر بر اخذ مدرک کارشناسی ارشد تاکید کردند و حتی شرط مدرک کارشناسی با پنج سال سابقه اجرایی را نیز از متن مصوبه پیشین خود حذف کردند.
گفتنی است تبعیض در مشارکت عامه مردم برای در تعیین سرنوشت سیاسی و حضور در انتخابات در اصل 8شتم قانون اساسی رد شده و در اصل نهم نیز به رفع تبعیضات ناروا اشاره شده است.
در مصوبه پیشین مجلس مدرک کارشناسی ارشد به عنوان شرایط کاندیداتوری در نظر گرفته شده بود که مدرک کارشناسی با حداقل پنج سال سابقه اجرایی و دولتی نیز پذیرفتنی تلقی گردیده بود. یکی از نمایندگان پیشنهاد داد که تنها مدرک کارشناسی ارشد ملاک باشد و دیگر مدرک لیسانس با پنج سال سابقه اجرایی ملاک نباشد. اما محمد حسین فرهنگی عضو هیات رئیسه مجلس با اخطار قانون اساسی متذکر شد که به این ترتیب دامنه کاندیداها محدودتر شده و با حذف کسانی که از مدرک لیسانس برخوردارند، نه تنها نظر شورای نگهبان تامین نمیشود که ایراد این شورا تشدید نیز خواهد شد.
لاریجانی نیز با بیان اینکه با این پیشنهاد،عملا لیسانسها نمیتوانند نامزد انتخابات مجلس شوند و ایراد شورای نگهبان همچنان پابرجا خواهد بود، اخطار فرهنگی را وارد دانست و آن را به رای گذاشت. اما نمایندگان به این اخطار رای ندادند.
به این ترتیب فرصت برای مخالفت با این پیشنهاد فراهم شد و علیاصغر یوسفنژاد نماینده ساری در سخنانی گفت: برای رفع ایراد شورای نگهبان و جلب حضور مردم در انتخابات، شرایط نامزدها را سهلتر در نظر بگیریم و شرط کارشناسی ارشد را حذف کنیم نه شرط کارشناسی با پنج سال سابقه اجرایی را.
اما محمدکاظم دلخوش نماینده صومعهسرا در موافقت با این پیشنهاد گفت که رفع تبعیض را در دیگر بندها میتوان اصلاح کرد. وقتی سطح تحصیلات در کشور افزایش یافته است، لزومی ندارد که شرایط کاندیداتوری مجلس را ارتقا ندهیم.
پیش از اینکه برای این پیشنهاد رای گیری شود، حمیدرضا فولادگر نمیانده اصفهان نیز بار دیگر اخطار قانون اساسی داد که با این پیشنهاد نظر شورای نگهبان تامین نمیشود. لاریجانی اگرچه سخنان وی را تایید میکرد اما چون این مساله یکبار رای گیری شده و رای نیاورده بود، آن را قابل طرح ندانست.
به این ترتیب برای این پیشنهاد رای گیری شد ونمایندگان آن را تایید کردند. این در حالی است که لاریجانی از نمایندگان خواسته بود با وقوف کامل در این رای گیری شرکت کنند و بدانند که با رای به این پیشنهاد، دیگر هیچ کس با مدرک لیسانس نمیتواند در انتخابات مجلس نامزد شود.
نهایتا با رای نمایندگان همینطور هم شد و شرط تحصیلی کاندیداهای مجلس کارشناسی ارشد در نظر گرفته شد. به این ترتیب دیگر هیچ کاندیدایی با مدرک لیسانس علیرغم سابقه اجرایی نمیتوانند در انتخابات مجلس نامزد شوند. البته این مصوبه بار دیگر برای جلب نظر شورای نگهبان به این شورا رسال خواهد شد.
/
ذرات درشت شن و خا ک حد اکثر می توانند به داخل بینی، دهان و حلق
راه پیدا کنند، اما از آنجا که غیرقابل تنفس هستند،تهدید جدی برای
سلامتی مردم ایجاد نمی کند،زیرا سیستم تنفسی انسان آنرا دفع می
کند، اما ذرات ریز می توانند به اعماق و نواحی حساس مجرای تنفسی و
ریه نفوذ کنند،افزون بر این ریز گرد ممکن است با ذرات جامد و یا مایع معلق
در هوا همراه شده و به نا قل اجسام و موجودات مختلف تبدیل شوند.یافته
های پژوهشگران در 10 سال اخیر نشان می دهد ذرات گرد و غبار هوا از آ
نچه تصور می شود برای سلامتی عمومی خطر ناک است.آخرین پژوهش
های دانشگاه نیویورک نشان می دهد تماس طولانی با ذرات ریز گرد و غبار
عاملی مهم در مرگ و میر ناشی سرطان ریه و بیماری های قلبی است.
یکی از مشکلات احتمالی ریز گردها در ایران می تواند انتقال مواد رادیو اکتیو
باشد. ازآنجا که مواد رادیو اکتیوی چون اورانیوم ضعیف شده ناشی از بمب
های ارتش امریکا در عراق وجود دارد این مواد می تواند توسط ریز گرد ها به
ایران منتقل و موجب مشکات عدیده شوند. گر جه مسئولین محیط زیست ا
ایران و عراق وجود هرگونه آلاینده ای در ریز گرد های ورودی ایران را شدیدا
رد کرده و ادعا می کنند که وجود این آلاینده در هیچ یک از مراکز علمی تایید
نشده،اما نتایج نحقیقات دانشگاهی خلاف این ادعا را اثبات می کند
تحقیقاتی که از سوی بخش زمین شناسی و شیمی دانشگاه شهید
چمران و پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیز داری روی نمونه های زیادی ازگرد
و غبار موجود در اهواز و خاک های نزدیک مرز ایران و عراق صورت گرفته
موید وجود آلودگی های شیمیایی،میکروبی و رادیو اکتیوی در این پدیده
است(چشم انداز ایران)
Bill Gates
If you born poor, it's not your mistake. But if you die poor it's your mistake.
بیل گیتس:
اگر فقیر به دنیا آمدهاید، این اشتباه شما نیست اما اگر فقیر بمیرید، این اشتباه شما است.
Swami Vivekananda
In a day, when you don't come across any problems, you can be sure that you are traveling in a wrong path.
سوآمی ویوکاناندن
در یک روز، اگر شما با هیچ مشکلی مواجه نمیشوید، می توانید مطمئن باشید که در مسیر اشتباه حرکت میکنید.
William Shakespeare
Three sentences for getting SUCCESS:
a) Know more than other.
b) Work more than other.
c) Expect less than other
ویلیام شکسپیر
سه جمله برای کسب موفقیت:
الف) بیشتر از دیگران بدانید.
ب) بیشتر از دیگران کار کنید.
ج) کمتر انتظار داشته باشید.
Adolph Hitler
If you win you need not explain, But if you lose you should not be there to explain.
آدولف هیتلر
اگر تو برنده باشی، نیازی نیست به کسی توضیحی دهی، اما اگر بازنده باشی، نیازی نیست آنجا باشی تا به کسی توضیحی دهی.
Alien Strike
Don't compare yourself with anyone in this world. If you do so, you are insulting yourself.
آلن استرایک
در این دنیا، خود را با کسی مقایسه نکنید، در این صورت به خودتان توهین کردهاید.
Bonnie Blair
Winning doesn't always mean being first, winning means you're doing better than you've done before.
بونی بلر
برنده شدن همیشه به معنی اولین بودن نیست. برنده شدن به معنی انجام کار، بهتر از دفعات قبل است.
Thomas Edison
I will not say I failed 1000 times, I will say that I discovered there are 1000 ways that can cause failure.
توماس ادیسون
من نمیگویم که ١٠٠٠ شکست خوردهام. من میگویم فهمیدهام ١٠٠٠ راه وجود دارد که میتواند باعث شکست شود.
Leo Tolstoy
Everyone thinks of changing the world, but no one thinks of changing himself.
لئو تولستوی
هر کس به فکر تغییر جهان است. اما هیچ کس به فکر تغییر خویش نیست.
Abraham Lincoln
Believing everybody is dangerous; believing nobody is very dangerous.
آبراهام لینکلن
همه را باور کردن، خطرناک است. اما هیچکس را باور نکردن، خیلی خطرناک است.
Einstein
If someone feels that they had never made a mistake in their life, then it means they had never tried a new thing in their life.
انشتین
اگر کسی احساس کند که در زندگیش هیچ اشتباهی را نکرده است، به این معنی است که هیچ تلاشی در زندگی خود نکرده.
Charles
Never break four things in your life: Trust, Promise, Relation & Heart. Because when they break they don't make noise but pains a lot.
چارلز
در زندگی خود هیچوقت چهار چیز را نشکنید.
اعتماد، قول، ارتباط و قلب. شکسته شدن آنها صدائی ندازد ولی دردناک است.
Mother Teresa
If you start judging people you will be having no time to love them.
مادر ترزا
اگر شروع به قضاوت مردم کنید، وقتی برای دوست داشتن آنها نخواهید داشت.
|
خوبي كه به كسي مي كني
بدي كه كسي به تو مي كند
هميشه به ياد داشته باش:
در مجلسي وارد شدي زبانت را نگه دار
در سفره اي نشستي شكمت را نگه دار
در خانه اي وارد شدي چشمانت را نگه دار
در نماز ايستادي دلت را نگه دار
دنيا دو روز است:
يك با تو و يك روز عليه تو
روزي كه با توست مغرور مشو و روزي كه عليه توست مايوس نشو. چرا كه هر دو پايان پذيرند.
به چشمانت بياموز كه هر كسي ارزش نگاه ندارد
به دستانت بياموز كه هر گلي ارزش چيدن ندارد
به دلت بياموز كه هر عشقي ارزش پرورش ندارد
دو چيز را از هم جدا كن:
عشق و هوس
چون اولي مقدس است و دومي شيطاني، اولي تو را به پاكي مي برد و دومي به پليدي.
در دنيا فقط 3 نفر هستند كه بدون هيچ چشمداشت و منتي و فقط به خاطر خودت خواسته هايت را بر طرف ميكنند، پدر و مادرت و نفر سومي كه خودت پيدايش ميكني، مواظب باش كه از دستش ندهي و بدان كه تو هم براي او نفر سوم خواهي بود.
چشم و زبان ، دو سلاح بزرگ در نزد تواند، چگونه از آنها استفاده ميكني؟ مانند تيري زهرآلود يا آفتابي جهانتاب، زندگي گير يا زندگي بخش؟
بدان كه قلبت كوچك است پس نميتواني تقسيمش كني، هرگاه خواستي آنرا ببخشي با تمام وجودت ببخش كه كوچكيش جبران شود.
هيچگاه عشق را با محبت، دلسوزي، ترحم و دوست داشتن يكي ندان، همه اينها اجزاء كوچكتر عشق هستند نه خود عشق.
هميشه با خدا درد دل كن نه با خلق خدا و فقط به او توكل كن، آنگاه مي بيني كه چگونه قبل از اينكه خودت دست به كار شوي ، كارها به خوبي پيش مي روند.
از خدا خواستن عزت است، اگر برآورده شود رحمت است و اگر نشود حكمت است.
از خلق خدا خواستن خفت است، اگر برآورده شود منت است اگر نشود ذلت است.
پس هر چه مي خواهي از خدا بخواه و در نظر داشته باش كه براي او غير ممكن وجود ندارد و تمام غير ممكن ها فقط براي شماست.
شعور انتخاب مُفتی
تنوّع نیازهای ما انسان ها، ما را ناچار می کند برای تأمین بسیاری از آن ها از دیگران کمک بگیریم. بخصوص درباره ی مسائلی که اطلاع کافی نداریم، عقل به ما فرمان می دهد که به سراغ افراد دانا و خبره برویم. تقلید در مسائل دینی و در احکام فقهی، ریشه در همین ضرورت دارد و خرد انسان ها کاملاً آن را تأیید می کند و در حقیقت کسی که نه خود از تخصّص و دانش لازم درباره ی این مسائل برخوردار است و نه حاضر است به سراغ متخصّصان و دانشمندان این فن برود، و به شکل خودسرانه و دلخواه اعمال دینی را انجام می دهد، با عقل خود در ستیز و جنگ است.
پس رفتار تقلیدی، می تواند از توجیه عقلانی برخوردار باشد،
کشف سالانه حدود 500 تن مواد مخدر در کشور
80%تخت های آی سی یو در ایران استاندارد جهانی را ندارد
اتحادیه اروپا32 مقام ایران را تحریم کرد
انتشار 6 هزار سند محرمانه علیه ایران و اسرائیل
اهدائ 47 هزار واحد خون در نوروز
ماجرای قاچاق 20 میلیارد دلار کالا و واردات مایحتاج سگ و گربه!!
رشد یک و تورم5/12 در صدی اقتصاد ایران
خروج 10 هزار کارمند تا پایان فروردین از پایتخت
پرداخت وام 5/1 میلون تومانی به هر خانواده ایرانی
موافقت کمیسیون تلفیق با اعتبارات 62 هزار میلیاردی یارانه ها
دستگیری 9 ایرانی در مالزی به اتهام مواد مخدر
در آخرین روز هفته قیمت سکه 421 هزار تومان و دلار 1135 تومان
|
در روزگاران قدیم انسانها بسیار به هم ظلم کردند و سیاهی و تباهی به نهایت خود رسید . تا اینکه کتیبه ای از سوی پروردگارشان بر آنان نازل شد ! ده فرمان : 1- هیچ انسانی ، انسان دیگر را نکُشد . 2- هیچ انسانی ، به انسان دیگر تجاوز نکند . 3- هیچ انسانی ، به انسان دیگر دروغ نگوید . 4- هیچ انسانی ، به انسان دیگر تهمت نزند . 5- هیچ انسانی ، از انسان دیگر غیبت نکند . 6- هیچ انسانی ، مال انسان دیگر را نخورد . 7- هیچ انسانی ، به انسان دیگر زور نگوید . 8- هیچ انسانی ، بر انسان دیگر برتری نجوید . 9- هیچ انسانی ، در کار انسان دیگر تجسس نکند . 10- هیچ انسانی ، انسان دیگر را نپرستد !
پس از آن سالیان سختی بر شیطان و همدستانش گذشت ، تا اینکه روزی شیطان ، چاره ای اندیشید . او گفت : ای دوستان ، کلمه ای یافته ام که بسیار از او بیزارم اما به زودی با افزودن تنها همین یک کلمه به ده فرمان ، همه چیز را به سود خودمان ، تغییر خواهم داد و ده فرمان چنین شد : 1- هیچ انسانی ، انسان مؤمن دیگر را نکُشد . 2- هیچ انسانی ، به انسان مؤمن دیگر تجاوز نکند . 3- هیچ انسانی ، به انسان مؤمن دیگر دروغ نگوید . 4- هیچ انسانی ، به انسان مؤمن دیگر تهمت نزند . 5- هیچ انسانی ، از انسان مؤمن دیگر غیبت نکند . 6- هیچ انسانی ، مال انسان مؤمن دیگر را نخورد . 7- هیچ انسانی ، به انسان مؤمن دیگر زور نگوید . 8- هیچ انسانی ، بر انسان مؤمن دیگر برتری نجوید . 9- هیچ انسانی ، در کار انسان مؤمن دیگر تجسس نکند . 10- هیچ انسانی ، انسان دیگر را نپرستد ! مگر اینکه بسیار مؤمن باشد !
و اینک ای دوستان به سوی انسانها بروید و به وسوسه بپردازید و کاری کنید که هیچ کس ، هیچ کس را مؤمن نپندارد ، جز آنان که از دنیا رفته اند |
شيوانا به همراه تعداد زيادى از شاگردان خود صبح زود عازم معبدى در آنسوى کوهستان شدند. ساعتى که راه رفتند به تعدادى دختر و پسر جوان رسيدند که در کنار جاده مشغول استراحت بودند. دختران و پسران کنار جاده وقتى چشمشان به گروه شيوانا افتاد شروع کردند به مسخره کردن آنها و براى هر يک از اعضاى گروه اسم حيوانى را درست کردند و با صداى بلند اين اسامى ناشايست را تکرار کردند. شيوانا سکوت کرد و هيچ نگفت.
وقتى شبانگاه گروه به آنسوى کوهستان رسيدند و در معبد شروع به استراحت نمودند. شيوانا در جمع شاگردان سوالى مطرح کرد و از آنها خواست تا اثر گذارترين خاطره اين سفر يک روزه را براى جمع بازگو کنند. تقريبا تمام اعضاى گروه مسخره کردن صبحگاهى جوانان کنار جاده را به شکلى بازگو کردند و در پايان خاطره از اين عده به صورت جوانان خام و ساده لوح ياد کردند.
شيوانا تبسمى کرد و گفت: شما همگى متفق القول خاطره اين جوانان را از صبح با خود حمل کرديد و در تمام مسير با اين انديشه کلنجار رفتيد که چرا در آن لحظه واکنش مناسبى از خود ارائه نداديد!؟ شما همگى از اين جوانان با صفت ساده لوح و خام ياد کرديد اما از اين نکته کليدى غافل بوديد که همين افراد ساده لوح و بىارزش تمام روز شما را هدر دادند و حتى همين الآن هم بخش اعظم فکر و خيال شما را اشغال کردند.
اگر حيوانى که وسايل ما را حمل مىکرد توسط افسارى که به گردنش انداخته شده بود طول مسير را با ما همراهى کرد. آن جوانان با يک ريسمان نامريى که خود سازنده آن بوديد اين کار را کردند. در تمام طول مسير بارها و بارها خاطره صبح و تک تک جملات را مرور کرديد و آن صحنهها را براى خود بارها در ذهن خويش تکرار کرديد.
شما با ريسمان نامريى که ديده نمىشود ولى وجود داشت و دارد، از صبح با جملات و کلمات آن جوانان بازى خوردهايد. و آنقدر اسير اين بازى بودهايد که هدف اصلى از اين سفر معرفتى را از ياد بردهايد. من به جرات مىتوانم بگويم که آن جوانان از شما قوىتر بودهاند چرا که با يک ادا و اطوار ساده همه شما را تحت کنترل خود قرار دادهاند و مادامى که شما خاطره صبح را در ذهن خود يدک بکشيد هرگز نمىتوانيد ادعاى آزادى و استقلال فکرى داشته باشيد و در نتيجه خود را شايسته نور معرفت بدانيد.
ياد بگيريد که در زندگى همه اتفاقات چه خوب و چه بد را در زمان خود به حال خود رها کنيد و در هر لحظه فقط به خاطرات همان لحظه بينديشيد. اگر غير از اين عمل کنيد، به مرور زمان حجم خاطراتى که با خود يدک ميکشيد آنقدر زياد ميشود که ديگر حتى فرصت يک لحظه تماشاى دنيا را نيز از دست خواهيد داد
هیچ گاه باران نباش که خود را با التماس به شیشه بزنی ابر باش که همه برای باریدنت التماست کنند
روزی از دانشمندی ریاضیدان نظرش را درباره زن و مرد پرسیدند.
جواب داد:
اگر زن یا مرد دارای ( اخلاق) باشند پس مساوی هستند با عدد یک =۱
اگر دارای (زیبایی) هم باشند پس یک صفر جلوی عدد یک میگذاریم =۱۰
اگر (پول) هم داشته باشند دوتا صفر جلوی عدد یک میگذاریم =۱۰۰
اگر دارای (اصل و نصب) هم باشند پس سه تا صفر جلوی عدد یک میگذاریم =۱۰۰۰
ولی اگر زمانی عدد یک رفت (اخلاق) چیزی به جز صفر باقی نمی ماند و صفر
هم به تنهایی هیچ نیست ، پس آن انسان هیچ ارزشی نخواهد داشتاز نکته هاي چشمگير قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران توجه به حقوق مردم و آزاديهاي عمومي و اجتماعي است; به همين جهت يک فصل از قانون اساسي به حقوق ملت اختصاص داده شده است. آنچه در اين گفتار، مورد پژوهش قرار گرفته، حقوق ملت در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران است. از نکته هاي چشمگير قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران توجه به حقوق مردم و آزادي هاي عمومي و اجتماعي است; به همين جهت يک فصل از قانون اساسي به حقوق ملت اختصاص داده شده است.
فصل سوم قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران مربوط به حقوق ملت است. در اين فصل، انواع حقوق مردم و آزاديهاي اجتماعي و حدود آن بيان شده است. مهم ترين حقوق و آزاديهايي که در اين فصل آمده، به شرح زير مي باشد:
1 - حق برابري همه مردم در برابر قانون.
2 - حق برخورداري همه مردم از حقوق مساوي، بدون در نظر گرفتن رنگ، نژاد، زبان و مانند اينها.
3 - حمايت يکسان قانون از زن و مرد و برخورداري هر دو آنها از همه حقوق انساني، سياسي، اقتصادي و فرهنگي با رعايت موازين اسلامي.
4 - حق برخورداري مردم از امنيت و مصونيت از جهت حيثيت، جان، مال، حقوق، مسکن و شغل.
5 - حق مصونيت از تجسس.
6 - حق برخورداري از امنيت و مصونيت قضايي; برائت، منع شکنجه، منع هتک حيثيت و تعرض.
7 - حق آزادي بيان، قلم و مطبوعات
آمار سفر های نوروزی از مرز 149 میلیون سفر گذشت!!!
پرداخت خسارت به 1200 شاکی پرونده هوو توسط ایران خودرو
1391 کشته در تصادفات نوروزی امسال
انجام 202 هزار تست قند خون از مسافرین نوروزی
شایعه قرارداد 9 میلیون دلاری کارلوس کیر وش با فدراسیون فوتبال برای سه سال
فعالیت 700 هزار واحد صنفی بدون پروانه در کشور
سال گذشته304 هزار نفر در سراسر جهان در اثر فجایع طبیعی جان باختند
خسارت فجایع طبیعی در سال گذشته 218 میلیار دلار بوده است
قیمت سکه در بهار سال گذشته 268300 تومان امسال 407700 تومان!!!
5 میلیون چک در سال 89 بملغ حدود 253 هزار میلیار ریال بر گشت خورد
از سال 1990 تا کنون 9123 نفر بر اثر انفجار مین در کلمبیا کشته یا معلول شدند
26 میلیارد دلار صادرات و 64 میلیارد دلار واردات در سال 89 !!!
قیمت سکه در هفته گذشته 412 هزار تومان و دلار 1115 تومان
از زشت رویی پرسیدند :آنروز که جمال پخش میکردند کجا بودی ؟گفت : در صف کمال
.
اگر کسی به تو لبخند نمیزند علت را در لبان بسته خود جستجو کن
.
مشکلی که با پول حل شود ، مشکل نیست ، هزینه است
همیشه رفیق پا برهنه ها باش ، چون هیچ ریگی به کفششان نیست
.
با تمام فقر ، هرگز محبت را گدایی مکن
و با نمام ثروت هرگز عشق را خریداری نکن
.
هر کس ساز خودش را می زند، اما مهم شما هستید که به هر سازی نر قصید
.
مردی که کوه را از میان برداشت کسی بود که شروع به برداشتن سنگ ریزه ها کرد
.
.
شجاعت یعنی : بترس ، بلرز ، ولی یک قدم بردار
.
وقتی تنها شدی بدون که خدا همه رو بیرون کرده ، تا خودت باشی و خودش
.
یادت باشه که :
در زندگی یه روزی به عقب نگاه میکنی . به آنچه گریه دار بود میخندی
.
آدمی را آدمیت لازم است ، عود را گر بو نباشد ، هیزم است
.
کشتن گنجشکها ، کرکس ها را ادب نمی کند
.
از دشمن خود یک بار بترس و از دوست خود هزار بار
.
.
فرق بین نبوغ و حماقت این است که نبوغ حدی دارد .
|
می گویند در زمان حضرت موسی بر بنی اسرائیل هفت سال قحطی آمد.حضرت موسی(ع) با هفتاد هزار نفر از مردم بنی اسرائیل به بیابان رفتند و دعای نزول باران خواندند. خدای متعال ندا فرستاد که ای موسی چگونه دعای مردمی را که ظلمت گناهان آنها را فرا گرفته و باطنهای ایشان خبیث شده اجابت کنم. موسی مراجعه کن به یکی از بنده های من به نام برخ اسود به او بگو دعا کند تا من اجابت کنم. موسی سراغ برخ را گرفت مردم نشانی مردی پشمینه پوس و سیاه چهره را به موسی دادند و موسی(ع) اورا پیدا کرد و از او خواست تا دعا کند .برخ این گونه دست به دعا و مناجات با خدا برداشت: ای خدا مقتضای کردار تو نیست و مقتضای حلم و حکمت تو نه. نمی دانم چه شده آیا ابر ها از فرمان تو سر باز زده اند یا بادها از اطلعت تو بیرون رفته اند یا بارنهای تو تمام شده؟ یا غضب تو گنهکاران را فرو گرفته . آیا تو آمرزنده نیستی؟ پیش از خلق خطاکاران رحمت خو را خلق کردی و به عفو امر فرمودی. آیا شتاب در عذاب می کنی و می ترسی بعد ها قدرت عذاب نداشته باشی؟ هنوز دعای او تمام نشده بود که باران همه جا را فرا گرفت. برخ رو به موسی(ع) کرد و گفت دیدی چگونه با خدا مباحثه کردم. موسی(ع) بر نوع کلام دور از ادب مناجات بنده با خدا عصبانی شد و قصد او راکرد. ندا آمد ای موسی برخ را رها کن او روزی چندین بار ما را می خنداند......
|
خدايا! هدايتم كن! كه ظلم نكنم، زيرا ميدانم كه ظلم چه گناه نابخشودني است.
خدايا! نگذار دروغ بگويم، زيرا دروغ ظلم كثيفي است.
خدايا! محتاجم مكن كه تهمت به كسي بزنم، زيرا تهمت، خيانت ظالمانهاي است.
خدايا! ارشادم كن كه بيانصافي نكنم، زيرا كسي كه انصاف ندارد شرف ندارد.
خدايا! راهنمايم باش تا حق كسي را ضايع نكنم، كه بياحترامي به يك انسان، همانا كفر خداي بزرگ است.
خدايا! مرا از بلاي غرور و خودخواهي نجات ده، تا حقايق وجود را ببينم و جمال زيباي تو را مشاهده كنم.
خدايا! پستي دنيا و ناپايداري روزگار را هميشه در نظرم جلوهگرساز، تا فريب زرق و برق عالم خاكي، مرا از ياد تو دور نكند.
خدايا! من كوچكم، ضعيفم، ناچيزم، پركاهي در مقابل طوفانها هستم، به من ديدهاي عبرتبين ده، تا ناجيزي خود را ببينم و عظمت و جلال تو را براستي بفهمم و به درستي تسبيح كنم.
خدايا! دلم از ظلم و ستم گرفته است، تو را به عدالتت سوگند ميدهم كه مرا در زمره ستمگران و ظالمان قرار ندهي.
خدايا! ميخواهم فقيري بينياز باشم، كه جاذبههاي مادي زندگي، مرا از زيبايي و عظمت تو غافل نگرداند.
خدايا! خوش دارم گمنام و تنها باشم، تادر غوغاي كشمكشهاي پوچ مدفون نشوم.
خدايا! دردمندم، روحم از شدت درد ميسوزد، قلبم ميجوشد، احساسم شعله ميكشد، و بندبند وجودم از شدت درد صيحه ميزند، تو مرا در بستر مرگ آسايش بخش.
خسته ام، پير شدهام، دلشكستهام، نااميدم، ديگر آرزويي ندارم، احساس ميكنم كه اين دنيا ديگر جاي من نيست، با همه وداع ميكنم، و ميخواهم فقط با خداي خود تنها باشم.
خدايا! به سوي تو ميآيم، از عالم و عالميان ميگريزم، تو مرا در جوار رحمت خود سكني ده.
برخورد بیش از 400 هزار خودرو در کشور به دلیل سرعت و سبقت غیر مجاز
وقوع 1505 حادثه رانندگی و 1881 نفر مجروح و 5398 نفر مصدوم
5398 نفر در حوادث رانندگی از مرگ نجات یافتند
250 کشته در حوادث نوروز
واژگونی یک دستگاه اتوبوس حامل کاروان نوردانشگاه پیام نور کهنوج و کشته شدن 11 نفر و 37 نفر مجروح
سرعت بیش از 170 کیلومتر ابطال گواهینامه
برخورد با 000/150/1 خودرومتخلف توشط پلیس
توقیف 22 هزار خودرو سواری و 1500 دستگاه خودروی مسافر بری
پايگاه اطلاع رساني
هيئت انصارالمهدي تهران
در آغازسال جديد، آغاز به فعاليت كرد ،
اين هيئت ارزشمند و صاحب نام ونشان كه بوسيله حضرت آيت الله حاج آقاي سروش محلاتي در سال ۱۳۵۴تأسيس گرديد هم اكنون تحت اشراف استاد حجت الاسلام هادي سروش اداره ميگردد.
وبلاگ سروش معرفت قدمش رادر عرصه خدمت فرهنگي نسبت به آستان مقدس حضرت ولي عصر (عج) گرامي ميدارد.
|
مردي در كنار رودخانهاي ايستاده بود. ناگهان صداي فريادي را ميشنود و متوجه ميشود كه كسي در حال غرق شدن است. فوراً به آب ميپرد و او را نجات ميدهد. اما پيش از آن كه نفسي تازه كند فريادهاي ديگري را ميشنود و باز به آب ميپرد و دو نفر ديگر را نجات ميدهد. اما پيش از اين كه حالش جا بيايد صداي چهار نفر ديگر را كه كمك ميخواهند ميشنود. او تمام روز را صرف نجات افرادي ميكند كه در چنگال امواج خروشان گرفتار شدهاند غافل از اين كه چند قدمي بالاتر ديوانهاي مردم را يكي يكي به رودخانه ميانداخت |
دو گدا در يكي از خيابان هاي شهر رم كنار هم نشسته بودند. يكي از آنها صليبي در جلو خود گذاشته بود و ديگري ستاره داوود. مردم زيادي كه از آنجا رد مي شدند به هر دو نگاه مي كردند ولي فقط تو كلاه كسي كه پشت صليب نشسته بود پول مي انداختند. كشيشي كه از آن جا رد مي شد مدتي ايستاد و ديد كه مردم فقط به گدايي كه پشت صليب نشسته پول مي دهند و هيچ كس به گداي پشت ستاره داوود چيزي نمي دهد. رفت جلو و گفت: «رفيق بيچاره من، متوجه نيستي؟ اينجا يك كشور كاتوليك هست، تازه مركز مذهب كاتوليك هم هست. پس مردم به تو كه ستاره داوود جلو خود گذاشتي پولي نمي دهند، به خصوص كه درست نشستي كنار دست گدايي كه در جلو خود صليب گذاشته است. در واقع از روي لجبازي هم كه باشد مردم به او پول مي دهند نه به تو.» گداي پشت ستاره داوود بعد از شنيدن حرفهاي كشيش رو به گداي پشت صليب كرد و گفت: «هي "موشه" نگاه كن كي اومده به برادران "گلدشتين" بازاريابي ياد بده؟» (گلدشتين يك اسم فاميل معروف يهودي است).!!!!!
پادشاهى در یک شب سرد زمستان از قصر خارج شد
هنگام بازگشت سرباز پیرى را دید که با لباسى اندک در سرما نگهبانى مى داد.
از او پرسید: آیا سردت نیست؟
نگهبان پیر گفت: چرا اى پادشاه اما لباس گرم ندارم و مجبورم تحمل کنم.
پادشاه گفت:من الان داخل قصر مى روم و مى گویم
یکى از لباس هاى گرم مرا برایت بیاورند.
نگهبان ذوق زده شد و از پادشاه تشکر کرد.
اما پادشاه به محض ورود به داخل قصر وعده اش را فراموش کرد.
صبح روز بعد جسد سرمازده پیرمرد را در حوالى قصر پیدا کردند
در حالى که در کنارش با خطى ناخوانا نوشته بود:
اى پادشاه من هر شب با همین لباس کم سرما را تحمل مى کردم
اما وعده لباس گرم تو مرا از پاى درآورد
استقرار 500 هزار نیرو در جاده های کشور
کشف 254 کیلو حشیش در استان هرمز گان
رشد 1% ازدواج و 8/8 % طلاق در سال 89
5/1 %رشد در ولادت و 4/9 % فوت در 11 ماهه سال 89
کشف 2 تن مواد مخدر در طبس
27 هزار کشته و نا پدید در زلزله ژاپن
مرگ 30 نفر در نا آرامی های سوریه
بیش از 14 میلیون مسافر توسط ناوگان حمل و نقل عمومی جا به جا شدند
کشف 4 تن مواد مخدر در تونل های زیر زمینی قاچاقچیان در خوزستان
کاهش 9% تصادفات و افزایش 3% کشته ها
قیمت سکه بهار آزادی 390 هزار تومان و دلار 1109 تومان

آرتور اش
قهرمان افسانه ای تنیس
هنگامی که تحت عمل جراحی قلب قرار گرفت، با تزریق خون آلوده، به بیماری ایدز مبتلا شد.
طرفداران آرتور از سر تا سر جهان نامه هایی محبت آمیز برایش فرستادند. یکی از دوستداران وی در نامه خویش نوشته بود: "چرا خدا تو را برای ابتلا به چنین بیماری خطرناکی انتخاب کرده؟
آرتور اش، در پاسخ این نامه چنین نوشت:
در سر تا سر دنیا بیش از پنجاه میلیون کودک به انجام بازی تنیس علاقه مند شده و شروع به آموزش می کنند.حدود پنج میلیون از آن ها بازی را به خوبی فرا می گیرند .از آن میان قریب پانصد هزار نفر تنیس حرفه ای را می آموزند و شاید پنجاه هزار نفر در مسابقات شرکت می کنند پنج هزار نفر به مسابقات تخصصی تر راه می یابند .پنجاه نفر اجازه شرکت در مسابقات گرند اسلم ویمبلدون که بزرگترین مسابقات جهانی تنیس است، را می یابند .چهار نفر به مسابقات نیمه نهایی راه می یابند و دو نفر به مسابقات نهایی.
وقتی که من جام قهرمانی تنیس جهان را در دست هایم می فشردم هرگز نپرسیدم که "خدایا چرا من؟" و امروز وقتی که درد می کشم، باز هم اجازه ندارم که از خدا بپرسم چرا من?

روزی مرد کوری روی پلههای ساختمانی نشسته و کلاه و تابلویی را در کنار پایش قرار داده
بود روی تابلو خوانده میشد: من کور هستم لطفا کمک کنید . روزنامه نگارخلاقی از کنار او
میگذشت نگاهی به او انداخت فقط چند سکه د ر داخل کلاه بود..او چند سکه داخل کلاه
انداخت و بدون اینکه از مرد کور اجازه بگیرد تابلوی او را برداشت ان را برگرداند و اعلان دیگری
روی ان نوشت و تابلو را کنار پای او گذاشت و انجا را ترک کرد. عصر انروز روز نامه نگار به ان
محل برگشت و متوجه شد که کلاه مرد کور پر از سکه و اسکناس شده است مرد کور از
صدای قدمهای او خبرنگار را شناخت و خواست اگر او همان کسی است که ان تابلو را نوشته
بگوید ،که بر روی ان چه نوشته است؟روزنامه نگار جواب داد:چیز خاص و مهمی نبود،من فقط
نوشته شما را به شکل دیگری نوشتم و لبخندی زد و به راه خود ادامه داد. مرد کور هیچوقت
ندانست که او چه نوشته است ولی روی تابلوی او خوانده میشد:
امروز بهار است، ولی من نمیتوانم آنرا ببینم !!!!!
سال نو(د) مبارک

بوی باران بوی سبزه بوی خاك
شاخههای شسته، باران خورده، پاك
آسمان آبی و ابر سپید
برگهای سبز بید
عطر نرگس رقص باد
نغمه شوق پرستوهای شاد
خلوت گرم كبوترهای مست
نرم نرمك میرسد اینك بهار
خوش به حال روزگار
خوش به حال چشمهها و دشتها
خوش به حال دانهها و سبزهها
خوش به حال غنچههای نیمه باز
خوش به حال دختر میخك كه میخندد به ناز
خوش به حال جام لبریز از شراب
خوش به حال آفتاب
ای دل من گرچه در این روزگار
جامه رنگین نمیپوشی به كام
باده رنگین نمینوشی ز جام
نقل و سبزه در میان سفره نیست
جامت از آن می كه میباید تهی است
ای دریغ از تو اگر چون گل نرقصی با نسیم
ای دریغ از من اگر مستم نسازد آفتاب
ای دریغ از ما اگر كامی نگیریم از بهار
گر نكویی شیشه غم را به سنگ
هفت رنگش میشود هفتاد رنگ